به گزارش صدای دانشجو مصطفی محدثی خراسانی در مراسم عصر شعر و خاطره که به مناسبت حماسه نه دی در دانشگاه آزاد همدان برگزار شد با اشاره به روز بصیرت، این ایام را فصل سرنوشت سازی در تاریخ انقلاب اسلامی و جهان اسلام دانست.
وی با اشاره به دیدار مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری و ادامه این جلسات با شاعران خراسان در دوران رهبری، این دیدارها را زمینه ساز جلسات هرساله شعرا با ایشان دانست و افزود: در یکی ازاین دیدار ها که در زمان رهبری ایشان در سال 78 ایشان غزلی را خواندند که با این ابیات شروع میشد:
سرخوش ز سبوی غم پنهانی خویشم
چون زلف تو سر گرم پریشانی خویشم
در بزم وصال تو نگویم ز کم و بیـــش
چون آینه خو کرده به حیرانی خویشم
که بعد از خواندن اشعار رهبری انقدر فضا سرشار بود از شوق و شور طراوت و مهر، که بسیاری از دوستان حاضر در همان جلسه این شعر را پاسخ دادند. آقای غفور زاده، استاد قهرمان آقای صاحب کار و عده ای دیگر پاسخ این شعر رهبری را دادند و بنده هم در آن فضا غزلی را گفتم و خدمت ایشان تقدیم کردم.
محدثی خراسانی در ادامه این غزل را که در پاسخ به شعر رهبری سروده بودند قرائت کردند:
چون بانگ اذان بر لب همخوانی مایی ای پیـــــر که مجموع پریشانـی مایــی
یعقوب که می رفت به ما پیرهنی داد می گفت که تو یوسف کنعانی مایــی
تو داغ تــــــر از داغــی و ما درد تر از درد تو آینــــــه ی دیـــده بـــــــارانـی مایــی
با دست شهیدی که به تو عشق عطاکرد پیمان ابـــالفضــــل مسلمـــانی مایـی
هر روز حماســــه به لب تفته ی میدان هر شب غــــزل خلـــوت عرفــانی مایـی
آغاز پر افشانی گـــل در سحری سبـــز پایان شــــب سر به گــــریبـــانی مایــی
پا بر سر گردون زدی و باز هم از مــهر پابند غزلــــــــهای خراســـــــــانی مایـی
وی در ادامه رباعیاتی نیز قرائت کرد:
-شام است به صبح محشر اندازیمش خاکستر اگر به آذر اندازیمش
آن طرح نوی که در سر حافظ بود ما آمده ایم تا در اندازیمش
-خورشید اگر به مهر تابنده شدست وز عطر بهار شهر اکنده شدست
تغییر نیامدست در لیل و نهار ذرات تو در جهان پراکنده شدست
محدثی خراسانی در پایان شعری مرتبط با نه دی خواند:
یادم نرود باید بیدارترین باشم در معرکه تزویر، هوشیارترین باشم
در کشمکش دوران مقداد علی پیمان در قحطی میثمها، تمارترین باشم
هم پنجره مهرم، هم پنجره رحمت امروز ولی باید دیوارترین باشم
یک سو علم مارق، یک سو کتل قاسط در فتنه پرچمها، عمارترین باشم
هفتادو دو ملت نه، هفتادو دو پیغمبر آیین محمد را معیارترین باشم
در ظهر عطش معذور، غفلت زده مجبور امروز که مختارم، مختارترین باشم
گفت و نشنیدم من، رفت و نرسیدم من امروز که میخواند، انصارترین باشم
این مراسم به همت بسیج دانشجویی دانشگاه با همکاری سازمان بسیج هنرمندان برگزار شد.
دیدگاه شما