مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 11. خرداد 1396 - 13:02   |   کد مطلب: 20958
علیرضا خلفی یکی از شهروندان بوشهری گفت: به دلیل نداشتن سرپناه با زن و دو دختر خردسالم به مدت 8 روز است که در پارک مادر بوشهر زندگی می کنیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از سپاس؛ در جامعه ما افراد زیادی هستند که به دلیل نداشتن درآمد و سرپناه برای خود و خانواده شان مجبور به  زندگی در پارک ها و خیابان ها می شوند.

افرادی در گوشه و کنار شهر زندگی می کنند که با درآمد ناچیز کارگری شب را صبح می کنند اما چون سرپناهی برای زندگی نداردند در خیابان ها اسکان می کنند.

علیرضا خلفی یکی از شهروندان بوشهری که به دلیل نداشتن سرپناه به همراه همسر و دو فرزند خردسال خود در پارک مادر بوشهر اسکان کرده است در گفتگو با خبرنگار سپاس اظهار کرد: به مدت 8 روز است که با زن و دو دختر خردسالم به دلیل نداشتن سرپناه در پارک زندگی می کنیم.

وی افزود: در جوشکاری مشغول کار بودم و با قرض توانسته بودم خانه ای را در خیابان ششم بهمن اجاره کنم اما با اتمام قرارداد خانه باید از آنجا نقل مکان می کردم و جای دیگری را اجاره می کردم اما به دلیل اینکه پول رهن منزلی که در آن ساکن بودم قرضی بود تمام پول را پس دادم.

خلفی با دلی آکنده از درد گفت: به دلیل مرخصی های زیادی که برای رفع مشکلات زندگی و اجاره خانه از محل کار می گرفتم، من را از آن کار اخراج کردند، بیکاری و بی خانمان بودنم باعث شد تا برای رفع مشکل به مسئولین مراجعه کنم.

همسر اقای خلفی در ادامه صحبت های شوهرش گفت: برای کمک به دفتر نماز جمعه بوشهر مراجعه کردم و از آنجا نامه ای به بهزیستی برای کمک به ما داده شد، با مراجعه به بهزیستی و تحویل نامه به من گفتند که می توانید فقط خودتان با بچه هایتان به بهزیستی بیایید که هم کنار بچه هایتان باشید و هم اینجا مشغول کار شوید.

وی افزود: از آنجایی که نمی شد من به همراه دو بچه در بهزیستی باشیم و همسرم کنار ما نباشد به آنجا نرفتیم.

علیرضا خلفی خاطر نشان کرد: سال 89 به فرمانداری مراجعه کردم و از فرمانداری درخواست کمک کردم و گفتم اگر بی خانمان شوم مجبورم بیایم جلوی درب فرمانداری بنشینم اما مسئول دفتر فرماندار وقت پاسخ فرماندار (ج.پ) را به این صورت به من منتقل کرد اگر بخواهی جلوی درب فرمانداری اسکان کنی بچه ات را میفرستیم شیرخوارگاه، همسرت هم بهزیستی، خودت را هم به زندان می اندازیم، در همان سال به استانداری هم مراجعه کردیم اما حتی اجازه ندادند وارد شویم؛ به همین دلیل وقتی دیدم این جواب را به من دادند الان که 7 سال از آن ماجرا می گذرد دیگر به فرمانداری مراجعه نکردم.

وی افزود: متاسفانه در حال حاضر نه تنها کار و سرپناه نداریم بلکه تمام وسایل زندگی را در همین بی خانمان شدن از دست دادیم و الان خودمان هستیم و لباس های تنمان، من توانایی کار کردن را دارم حتی اگر کارگری ساده باشد اما نمی توانم اینجا خانواده ام را بی سرپناه تنها بگذارم، امیدوارم مسئولین به فریاد ما هم برسند تا بیش از این شرمنده خانواده ام نشوم.

بر اساس این گزارش، خانواده هایی در شهرمان زندگی می کنند که سرپناهی برای خود ندارند و به ناچار و از روی فقر و عدم توجه مسئولین به آن ها در گوشه کنار شهر و در خیابان ها شب را صبح می کنند.

اما هنوز خیرینی در شهر هستند که وقتی وضعیت هم نوع خود را می بینند به هر اندازه که در توانشان است به آن ها کمک می کنند تا شاید توانسته باشند در برطرف کردن مشکلشان سهم کوچکی داشته باشند.

 

انتهای پیام/چ

دیدگاه شما

آخرین اخبار