مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 27. آذر 1393 - 11:14   |   کد مطلب: 14711
قیام مردم یمن به رهبری شیعیان الحوثی تأثیر شگرفی بر اوضاع سیاسی، امنیتی و اجتماعی غرب آسیا و به ویژه بر تعامل ایران با عربستان گذاشت.
یمن، شاه ماهی سعودی در تور ایرانی

برای بررسی اهمیت، نقش و جایگاه انقلاب مردم مسلمان یمن باید توجه داشت که عربستان بیش از 50 سال در این کشور و به طور خاص میان رهبران قبایل نفوذ دارد و با توجه به ساختار قبیله­ای یمن و وابستگی 30 ساله علی عبدالله صالح به عربستان، می­توان یمن را حیاط خلوت بسیار امن حاکمان وهابی شبه جزیره دانست.

با تشکیل موج اول انقلاب شیعیان زیدی یمن، عربستان با حضور نظامی و استفاده از هواپیمای جنگنده به طور علنی قیام را در نطفه خفه کرد و این نشان از میزان وابستگی علی عبدالله صالح به عربستان و اهمیت فراوان یمن برای آن کشور بود. اما با آغاز موج دوم انقلاب در سال 2011، حاکمان عربستان با فریب مردم، حاکم یمن را از محاکمه نجات داده و با تغییرات بسیار کوچک، همه وابستگان به خود را در حکومت انتقالی باقی گذاشت و در باد غرور پیروزی خود در برابر راهبرد ایران مبنی بر حمایت از مظلومان در برابر حاکمان جور منطقه به خواب فرو رفت.

و از سویی دیگر با تلاش­های مذبوحانه به سقوط دولت­های هم­پیمانان جمهوری اسلامی همچون سوریه، لبنان و عراق می­اندیشید تا شکست­های منطقه­ای و بین­المللی از ایران همچون پیروزی حزب­الله در جنگ 2006، مقاومت فلسطین در جنگ 8 روزه، 22 روزه، 51 روزه و رشد بی نظیر ایران در انرژی هسته­ای و تقابل مستقیم و بدون واهمه با غرب و رژیم صهیونیستی را جبران نماید. دولتی که برای سقوط انقلاب اسلامی ایران به همراه دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس 75 میلیارد دلار به صدام کمک کرد و ملک عبدالله در سال 2004 در اجلاس سران اتحادیه عرب در لبنان پیشنهاد خائنانه صلح و همکاری با اسرائیل را داد. برای سقوط عراق، سوریه، حزب الله و نابودی فلسطین میلیاردها دلار هزینه کرد، 4 میلیارد دلار برای ایجاد بی­نظمی در ارتش لبنان خرج نمود و یک میلیارد دلار برای قطع ارتباط سودان با ایران به این کشور پرداخت تا به زعم خود از نفوذ ایران در غرب آسیا جلوگیری نماید.

تمام اقدامات چند دهه گذشته و به خصوص ماه­های اخیر عربستان در تقابل با ایران به طور خاص درباره یمن به دلایل ژئواستراتژیکی چون موارد ذیل می­باشد:

  1. وجود شیعیان عربستان در مناطق هم مرز با یمن.
  2. ترس از دستیابی ایران به تنگه باب المندب پس از پیروزی شیعیان یمن.
  3. نگرانی از تقویت جبهه مقاومت در برابر جبهه سازش و خیانت.
  4. وحشت عجیب از تأثیر انقلاب و بیداری اسلامی یمن در کشور خود.
  5. احساس خطر از زنده شدن منازعه تاریخی یمن و عربستان (مناطق جنوبی) پس از خیانت علی عبدالله صالح در چشم پوشی از این نطقه جغرافیایی مورد اختلاف.
  6. ترس از ترغیب و تشویق شیعیان بحرینی به مبارزه با رژیم آل خلیفه پس از پیروزی الحوثی­ها در یمن و تهدید مناطق جنوب شرقی عربستان با قیام شیعیان.
  7. پریشانی از حضور ایران در دریای سرخ از طریق تنگه باب­المندب پس از اتحاد جمهوری اسلامی با انقلابیون یمن.
  8. وحشت از به خطر افتادن منافع خود در خلیج عدن.

این موارد از سوی عربستان دارای دو وجه خاص امنیتی و راهبردی دارد. به جهت امنیتی مهمترین دغدغه عربستان مبارزه با اصلاحات در حکومت­های استبدادی همسایگان می­باشد و به جهت راهبردی اساسی­ترین مسئله جلوگیری از افزایش هیمنه ایران در منطقه غرب آسیا می­باشد. به خصوص که حاکمان وهابی شبه جزیره می­دانند حساس­ترین نقطه خاورمیانه جهت اعمال نفوذ خود بر منطقه و دسترسی به آب­های آزاد، کشور یمن می­باشد. به این دلیل است که سناریوهای متعدد را به سرعت به اجرا گذاشتند. از جمله فعال کردن تروریسم با اعلام فتاوای علمای خود برای جهاد علیه الحوثی­ها، کمک­های مالی فراوان به مخالفان الحوثی، سرازیر کردن مزدوران داعش از عربستان به یمن، راه اندازی جنگ داخلی، ترور جوانان انقلابی الحوثی، درگیری نظامی، کمک به اشغال برخی استان­ها توسط القاعده، تشدید فشار بین امللی و راه­اندازی مجموعه­هایی چون دوستان یمنی(نظیر عربستان، انگلیس و امریکا)، ترغیب جدایی طلبان در جنوب یمن، تروریست خواندن رهبران شیعی قیام، اختلال در اجرای توافقات بین الحوثی­ها و دولت مرکزی، کمک مالی، تسلیحاتی و رسانه­ای برای القاء برقراری دولت اسلامی و از همه مهمتر قرار دادن ریاض به عنوان پایگاه مخالفان انقلابیون برای انتخابات سال آینده یمن و مصادره قیام مردم این کشور مانند حوادث 2011 با دعوت از افرادی چون احمد علی عبدالله صالح، فرزند عبدالله صالح و ژنرال علی محسن الاحمر. اما آنچه همه کارشناسان سیاسی  بر آن واقفند، نفوذ روز افزون ایران در منطقه و تأثیرگذاری در مسایل بین­المللی و نقش­آفرینی در حوادث جهانی می­باشد. رقبای منطقه­ای ایران همچون عربستان در مسایل منطقه­ای و بین المللی مانند حماس، حزب الله، بحران سوریه، عراق و انقلاب یمن، دلایل ایجاد هژمون فزاینده ایران را نادیده گرفته و با دست پاچگی و صرف هزینه­های سنگین تبلیغاتی و تسلیحاتی به تقابل کور دست می­زنند.

این در حالی است که تقابل اصلی و راهبردی ایران با غرب و عربستان در فضای منطقه و بین­الملل با محوریت عراق و سوریه بود و دشمن می­پنداشت به زودی این دو کشور هم­پیمان با ایران را به سقوط می­کشانند ولی در عین ناباوری موفقیت ایران در حفظ دولت­های مرکزی عراق و سوریه را همزمان با پیروزی دیگر جمهوری اسلامی در منطقه سوق­الجیشی یمن دیدند و بنابراین تحلیل برخاستن جیغ بنفش عربستان و حتی امریکا، اسرائیل و ترکیه مقابل راهبردهای ایران در موضوعات متعددی چون هسته­ای، بحران سوریه، عراق ، جنگ 51 روزه حماس و پایداری حزب الله چندان هم سخت نیست. در این میان عجز وزیر خارجه بحرین در برابر اقتدار منطقه­ای ایران از این واکنش که باید فرماندهی نظامی مشترک عربی برای مقابله با تهدید!!! ایران و ناآرامی­های یمن تشکیل داد، کاملاً آشکار است و کمتر از 48 ساعت از اظهارنظر کودکانه خود عقب نشینی می­کند. در این رابطه رابرت فیسک، تحلیلگر غربی در روزنامه ایندیپندنت می­نویسد: دغدغه اصلی غرب، نقش ژئواستراتژیکی ایران است، در شرایطی که ریاض، قلدری، اسرائیل، دیوانگی و داعش، کشتار را در منطقه پیگیری می­کند، ایران همچون یک صوفی آرام و نجیب رفتار می­کند.

                                                                                                                                             

 

دیدگاه شما

آخرین اخبار