برای بررسی اهمیت، نقش و جایگاه انقلاب مردم مسلمان یمن باید توجه داشت که عربستان بیش از 50 سال در این کشور و به طور خاص میان رهبران قبایل نفوذ دارد و با توجه به ساختار قبیلهای یمن و وابستگی 30 ساله علی عبدالله صالح به عربستان، میتوان یمن را حیاط خلوت بسیار امن حاکمان وهابی شبه جزیره دانست.
با تشکیل موج اول انقلاب شیعیان زیدی یمن، عربستان با حضور نظامی و استفاده از هواپیمای جنگنده به طور علنی قیام را در نطفه خفه کرد و این نشان از میزان وابستگی علی عبدالله صالح به عربستان و اهمیت فراوان یمن برای آن کشور بود. اما با آغاز موج دوم انقلاب در سال 2011، حاکمان عربستان با فریب مردم، حاکم یمن را از محاکمه نجات داده و با تغییرات بسیار کوچک، همه وابستگان به خود را در حکومت انتقالی باقی گذاشت و در باد غرور پیروزی خود در برابر راهبرد ایران مبنی بر حمایت از مظلومان در برابر حاکمان جور منطقه به خواب فرو رفت.
و از سویی دیگر با تلاشهای مذبوحانه به سقوط دولتهای همپیمانان جمهوری اسلامی همچون سوریه، لبنان و عراق میاندیشید تا شکستهای منطقهای و بینالمللی از ایران همچون پیروزی حزبالله در جنگ 2006، مقاومت فلسطین در جنگ 8 روزه، 22 روزه، 51 روزه و رشد بی نظیر ایران در انرژی هستهای و تقابل مستقیم و بدون واهمه با غرب و رژیم صهیونیستی را جبران نماید. دولتی که برای سقوط انقلاب اسلامی ایران به همراه دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس 75 میلیارد دلار به صدام کمک کرد و ملک عبدالله در سال 2004 در اجلاس سران اتحادیه عرب در لبنان پیشنهاد خائنانه صلح و همکاری با اسرائیل را داد. برای سقوط عراق، سوریه، حزب الله و نابودی فلسطین میلیاردها دلار هزینه کرد، 4 میلیارد دلار برای ایجاد بینظمی در ارتش لبنان خرج نمود و یک میلیارد دلار برای قطع ارتباط سودان با ایران به این کشور پرداخت تا به زعم خود از نفوذ ایران در غرب آسیا جلوگیری نماید.
تمام اقدامات چند دهه گذشته و به خصوص ماههای اخیر عربستان در تقابل با ایران به طور خاص درباره یمن به دلایل ژئواستراتژیکی چون موارد ذیل میباشد:
این موارد از سوی عربستان دارای دو وجه خاص امنیتی و راهبردی دارد. به جهت امنیتی مهمترین دغدغه عربستان مبارزه با اصلاحات در حکومتهای استبدادی همسایگان میباشد و به جهت راهبردی اساسیترین مسئله جلوگیری از افزایش هیمنه ایران در منطقه غرب آسیا میباشد. به خصوص که حاکمان وهابی شبه جزیره میدانند حساسترین نقطه خاورمیانه جهت اعمال نفوذ خود بر منطقه و دسترسی به آبهای آزاد، کشور یمن میباشد. به این دلیل است که سناریوهای متعدد را به سرعت به اجرا گذاشتند. از جمله فعال کردن تروریسم با اعلام فتاوای علمای خود برای جهاد علیه الحوثیها، کمکهای مالی فراوان به مخالفان الحوثی، سرازیر کردن مزدوران داعش از عربستان به یمن، راه اندازی جنگ داخلی، ترور جوانان انقلابی الحوثی، درگیری نظامی، کمک به اشغال برخی استانها توسط القاعده، تشدید فشار بین امللی و راهاندازی مجموعههایی چون دوستان یمنی(نظیر عربستان، انگلیس و امریکا)، ترغیب جدایی طلبان در جنوب یمن، تروریست خواندن رهبران شیعی قیام، اختلال در اجرای توافقات بین الحوثیها و دولت مرکزی، کمک مالی، تسلیحاتی و رسانهای برای القاء برقراری دولت اسلامی و از همه مهمتر قرار دادن ریاض به عنوان پایگاه مخالفان انقلابیون برای انتخابات سال آینده یمن و مصادره قیام مردم این کشور مانند حوادث 2011 با دعوت از افرادی چون احمد علی عبدالله صالح، فرزند عبدالله صالح و ژنرال علی محسن الاحمر. اما آنچه همه کارشناسان سیاسی بر آن واقفند، نفوذ روز افزون ایران در منطقه و تأثیرگذاری در مسایل بینالمللی و نقشآفرینی در حوادث جهانی میباشد. رقبای منطقهای ایران همچون عربستان در مسایل منطقهای و بین المللی مانند حماس، حزب الله، بحران سوریه، عراق و انقلاب یمن، دلایل ایجاد هژمون فزاینده ایران را نادیده گرفته و با دست پاچگی و صرف هزینههای سنگین تبلیغاتی و تسلیحاتی به تقابل کور دست میزنند.
این در حالی است که تقابل اصلی و راهبردی ایران با غرب و عربستان در فضای منطقه و بینالملل با محوریت عراق و سوریه بود و دشمن میپنداشت به زودی این دو کشور همپیمان با ایران را به سقوط میکشانند ولی در عین ناباوری موفقیت ایران در حفظ دولتهای مرکزی عراق و سوریه را همزمان با پیروزی دیگر جمهوری اسلامی در منطقه سوقالجیشی یمن دیدند و بنابراین تحلیل برخاستن جیغ بنفش عربستان و حتی امریکا، اسرائیل و ترکیه مقابل راهبردهای ایران در موضوعات متعددی چون هستهای، بحران سوریه، عراق ، جنگ 51 روزه حماس و پایداری حزب الله چندان هم سخت نیست. در این میان عجز وزیر خارجه بحرین در برابر اقتدار منطقهای ایران از این واکنش که باید فرماندهی نظامی مشترک عربی برای مقابله با تهدید!!! ایران و ناآرامیهای یمن تشکیل داد، کاملاً آشکار است و کمتر از 48 ساعت از اظهارنظر کودکانه خود عقب نشینی میکند. در این رابطه رابرت فیسک، تحلیلگر غربی در روزنامه ایندیپندنت مینویسد: دغدغه اصلی غرب، نقش ژئواستراتژیکی ایران است، در شرایطی که ریاض، قلدری، اسرائیل، دیوانگی و داعش، کشتار را در منطقه پیگیری میکند، ایران همچون یک صوفی آرام و نجیب رفتار میکند.
دیدگاه شما