امروز بر کسی پوشیده نیست، که جریان مرتجع در منطقه به رهبری عربستان، احساس می کند در جنگ نیابتی بر علیه ایران شکست خورده است و سعی دارد به هر نحوی این روند را متوقف کند. ائتلاف مرتجعین علی رغم همه ی اختلافات در یک نکته با هم شریک هستند و آن این است که نباید قدرت جمهوری اسلامی ایران و حامیانش در منطقه گسترده شود و می باید جلوی این بر هم خوردن نظم قدرت سابق گرفته شود.
اعضای ائتلاف مرتجعین عبارتند از عربستان سعودی، ترکیه، قطر، امارات متحده عربی، اردن هاشمی، مغرب، بحرین و کویت. با بررسی نام کشورها و بررسی وضعیت آن ها می توان به خوبی یک نکته را درک کرد، این کشورها، اساساً با رای مردم مشکل دارند و نمی توانند ان را بپذیرند و هر جریان دموکراسی خواه را سرکوب می کنند. این کشورها به صورت آشکار و نهان با رژیم اشغالگر قدس، رابطه ی حسنه دارند و در فتنه ی سوریه و عراق نقش آفرینی می کنند.
این جریان در سوریه و عراق، در برابر نیروهای مترقی منطقه شکست خورد و چون خود را در یک طرف دعوا و جریان منادی وحدت و ضدیت با رژیم اشغالگر قدس را در طرف دیگر دعوا میدید، احساس شکست در جنگ نیابتی به آن ها دست داد. جنگی که یک طرف آن تکفیری ها به نیابت از اینان می جنگیدند و هر روز، زن و بچه های بی گناه این مناطق را می کشتند و یا به اسارت می بردند، که اوج خبری شدن رسانه ای این جنایات در کوبانی بود، و ذات وحشی ترکیه را در زمان بستن مرز بر نیروهای حاضر در کوبانی نشان داد.
علی رغم سرمایه گذاری بسیار بالای شیوخ مرتجع عرب بر جریان تروریستی، این جریان نتوانست در برابر نیروهای مردمی در عراق و سوریه پیروزی بزرگی به دست آورد و مردم علیه ظلم و بی عدالتی در یمن به پا خاستند و توانستند بر مناطق مختلف کشور تسلط یابند. در این حالت عربستان سعودی و یارانش، که دچار اشتباه محاسباتی شده و این اتفاق را قسمتی از جنگ نیابتی علیه خود می دیدند، حال آنکه پیام جمهوری اسلامی ایران، وحدت و ضدیت با رژیم منحوس صهیونیستی است، پیامی که ملت ها آن را می پذیرند و در برابر دولت های خود دست به قیام می زنند، تا به اهداف متعالی دست یابند. اما جریان مرتجع با حس خطر در کنار خود سعی می کند به سرکوب این جریانات بپردازد و هم اکنون هم، چون سعودی ها متوجه شده اند دیگر حنای جریانات تکفیری در بین مردم رنگ ندارد و توان بازی در زمین جنگ نیابتی را ندارند و انصارا... نشان داده به راحتی توان شکستن آن ها را دارد، عربستان خود پا به عرصه ی جنگ نهاد.
عربستان و یارانش وارد باتلاقی شده اند، که بر عکس سوریه و عراق مجبورند خود به صورت مستقیم در آن بجنگند و از طرفی دارای مرز گسترده با عربستان هستند و از طرفی هم طایفه ای های آن ها در عربستان جمعیت گسترده ای می باشند.
نکته ای را که باید من باب اختلاف شیعیان یمن با دیگر شیعیان مورد دقت قرار داد، اختلاف فقهی آن ها با دیگر شیعیان در انتخاب امام است. زیدی ها در هر دوره کسی را امام می دانند که سلاح برداشته و برای اجرای عدالت قیام کند و شخص مشخصی برای این اتفاق مشخص نشده است و از طرفی همراه داشتن سلاح در این فقه واجب می باشد و دلیل همراهی همیشگی خنجر با آن ها به این دلیل است.
حالا عربستان قصد حمله به کشوری را دارد که فقهش آرزوی چنین شانسی را دارد و این چنان ضربه ای به عربستان وارد خواهد کرد که در پی یافتن مفری برای فرار از این باتلاق باشد. البته نمی توان رضایت غربی ها را از این عملیات نادیده گرفت چرا که ان ها از تراکم سلاح های گذشته در دسته شیوخ عرب کمی نگرانی داشتند، اما با این جنگ سلاح های آن ها در این راه خرج می گردد و مجدد مجبور می شوند در پی خرید سلاح باشند.
دیدگاهها