مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 1. شهريور 1394 - 8:50   |   کد مطلب: 15686
وقتی مقام معظم رهبری از مقابله با نفوذ آمریکا خبر می‏‌دهند و آمریکا را متهم به نفوذ در ایران می‌‏کنند، چه حجتی دارند؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است به خود غربی‏ها و آمریکایی‏ها مراجعه کنیم...

پایگاه اطلاع رسانی صدای دانشجوبه نقل از  تسنیم، وقتی مقام معظم رهبری از مقابله با نفوذ آمریکا خبر می‌دهند و آمریکا را متهم به نفوذ در ایران می‌کنند، چه حجتی دارند؟ برای پاسخ به این سؤال لازم است به خود غربی‌ها و آمریکایی‌ها مراجعه کنیم.

مایک مولن، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا در فروردین امسال به نشریه پولیتیکو می‌گوید: «توافق هسته‌ای تنها راه تغییر رژیم ایران است.» ما سؤال می‌کنیم چگونه ممکن است؟ ما صرفاً یک توافق در حیطه‌ای مشخص کرده‌ایم چگونه آنان به تغییر فکر می‌کنند؟ از سوی دیگر باید به این سؤال پاسخ دهیم که بین برجام و زنده‌شدن اپوزیسیون خاک گرفته در غرب چه رابطه‌ای وجود دارد؟ چند روز پیش همایشی با عنوان «ایران دوران گذار» در لندن برگزار شد که جمعی از مدعیان حقوق بشر و کارکنان بی. بی.سی فارسی و... در آن حضور داشتند. فردی به نام ریچارد آدامز که احتمالاً از کارشناسان دستگاه جاسوسی انگلیس است، در آنجا می‌گوید: «ما در 18 ماه آینده فرمول‌های دوقطبی‌سازی در ایران را اجرا می‌کنیم؛ هم در حوزه فردی و اجتماعی و هم در حوزه کلان و از هیچ فرصتی برای قرار دادن مردم در مقابل حاکمیت ایران فروگذار نمی‌کنیم.» و یکی از کارشناسان آمریکایی به نام کالین کال می‌گوید: «آمریکا سند راهبردی برای پساتوافق آماده کرده است.» که حکایت از آن دارد که آمریکا به‌دنبال ایجاد «بی‌حسی» در ملت ما و شل‌کردن عضلات مقاومتی ماست.

وقتی اختلاف دو کشور در سطح ماهیتی است و منافع منطقه‌ای نیز به تعبیر مقام معظم رهبری 180 درجه با هم اختلاف دارد، آمریکا از این رابطه به دنبال چیست؟  وزیر خارجه آمریکا در شورای روابط خارجی آمریکا بخشی از این پرده را بالا می‌زند و فلسفه محدودیت‌های 15 ساله در برجام را توضیح می‌دهد: «گذشت 15 سال می‌تواند تغییرات زیادی در ایران ایجاد کند... باور من این است که در 15 سال در یک کشور اتفاقاتی می‌افتد. اگر به ایران امروز نگاه کنید می‌بینید که کشوری دارای مردمی با تحصیلات است که قبل از این با همه کشورهای منطقه از جمله اسرائیل رابطه دوستانه‌ای داشت. می‌دانید که سرزمین پارس، تاریخی طولانی دارد و واقعیت این است که جوانان آن‌ها 25 درصدشان بیکارند، آینده می‌خواهند، اگر به تهران بروید، من نبوده‌ام ولی دوستان من که رفته‌اند به من گفته‌اند که جوانان به‌دنبال گوشی هوشمند هستند و می‌خواهند بخشی از دنیا باشند. من نمی‌دانم تا 15 سال دیگر چه اتفاقی می‌افتد جز این‌که می‌دانم اتفاقات زیادی روی می‌دهد. مسأله اینجاست که شما نمی‌توانید تغییر را خلق کنید بلکه باید احتمالات را بیازمایید... کسی هم نمی‌توانست تصور کند که وقتی نیکسون به چین رفت، در این کشور چه روی می‌دهد... آنان (مسؤولان دولتی ایران) به‌دنبال مذاکره برای مناسباتی متفاوت هستند.»‌
آمریکایی‌ها پس از ناکامی در راهبردهایی همچون «براندازی سخت» از طریق نظامی به راهبرد «تغییر رفتار» درباره ایران رسیدند. پس از خرداد 1376 «استحاله از درون» را دنبال کردند و «براندازی نرم» را جایگزین دو راهبرد پیشین نمودند و با صراحت اعلام کردند: «ما برای براندازی انقلاب اسلامی از درون، دنبال انقلابیونی می‌گردیم که در عین ستودن امام خمینی، بشود آنان را به خدمت گرفت.» به نظر می‌رسد آمریکا به‌دلیل تحلیل توان نظامی و افت ابرقدرتی در خاورمیانه از یک‌سو و ناامیدی از جریانات برانداز داخلی از سوی دیگر، راهبرد خود را پلکانی نموده است. قبلاً به‌دنبال براندازی و براندازان بود اکنون به‌دنبال جریانی است که اهداف انقلاب اسلامی را در حد شکم تقلیل داده باشد و ملت انقلابی و مقاوم ایران را به‌سان ملتی گرسنه که دهانش را به‌سوی غرب باز کرده، معرفی کند. بنابراین آمریکایی‌ها این‌بار به‌دنبال براندازی سریع نیستند بلکه به‌دنبال جریان کردن «رابطه خواهی» هستند و در این‌راه برای گرفتن قدرت دفاع از نیروهای انقلاب، ناکامی‌های احتمالی را از زبان کسانی‌که «در عین ستودن خمینی می‌شود به خدمت گرفت» به داخل نظام ارجاع می‌دهند تا تنها گزینه حل مسائل کشور ورود آمریکا باشد. اولویت امروز آمریکا انتخاب بین بد و بدتر در داخل کشور است و بر این باور است که در قطب‌بندی‌های موجود (که در بالا بدان اشاره شد) می‌توان بازی نمود و یک قطب را در قدرت استمرار داد تا 10 یا 15 سال فرا رسد و میعادشان برای برگرداندن خواب راحت به صهیونیست‌ها مهیا گردد. بنابراین آمریکا در گام اول به‌دنبال «ترک برداشتن مبارزه با آمریکا» در داخل کشور و ایجاد تردید نسبت به دشمنی دشمنان است. راه چاره در حال حاضر این است که مراقب باشیم تا در قبال باز کردن یک دروازه، دروازه‌های دیگر محکم کنترل شود و پیوست اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برجام در مواجهه با برنامه‌ریزی‌های چند لایه آمریکا مهیا شود. تا ما صهیونیست‌ها را به رسمیت نشناسیم و بر گسترش اسلام تأکید کنیم، از انگیزه دشمنی آنان چیزی کم نخواهد شد.

انتهای پیام/

 

برچسب‌ها: 

دیدگاه شما

آخرین اخبار