همانطور که بی شک بار ها از صدا و سیما و رسانه های مختلف شنیدید، رهبری اذعان داشته اند که انقلاب دارای مراحل 5 گانه می باشد، خلع شاه و ایجاد حکومت توسط مردم در مرحله ی نخستین و سپس نظام سازی اسلامی، دولت سازی اسلامی، جامعه سازی اسلامی و بالاخره تمدن سازی اسلامی، باقی این مراحل اند و در ادامه بار ها رهبری معظم انقلاب فرمونده اند که ما در حال حاضر در مرحله ی دولت سازی اسلامی متوقف شده ایم و هنوز دولت، اسلامی نشده است.
حال شاید سوال پیش بیاید که این مطلع به چه معناست؟ در جواب باید گفت که فی الحال نظامات اداری و سیستم دولت داری کنونی ما که بعضا یا رسوبی از میراث به جامانده از طاغوت است یا قسمتی دیگری از آن توسط نا اهلان انقلاب و لیبرال ها در بعد از انقلاب طراحی شده است، به جای پمپاژ روحیه ی انقلابی و پاسداشت آرمان های انقلاب، منجر به بازتولید تفکر غربی یا غیرانقلابی در جامعه شده است و احساس ناکارآمدی دولت را در بین مردم اشعاعه می دهد، فلذا بر انقلابیون است که با مطالبه گری و پیدا کردن نقایص و پیشنهاد جایگزین های مبتنی بر آرمان های انقلاب، باعث زنده ماندن انقلاب شوند و با این کار می توانند انقلاب را در گذر از این پیچ تاریخی یاری رسانند. چرا که انقلابی گری جز تحول گرایی بر ریل اسلام و نزدیک سازی جامعه به شرایط ظهور نیست.
این روز ها یکی از شکایات اصلی مردم در مراجعه به اماکن دولتی، رفتار ناصحیح کارمندان با ولی نعمتان انقلاب است یعنی همین مردمان عادی جامعه.
شاید گاه گذرتان به سیستم درمان افتاده باشد و شاهد رفتار ناصحیح و عدم رسیدگی کافی پرستار به مریضتان بوده باشید و یا به عنوان مثالی جزئی تر وقتی مادر بارداری به اورژانس بیمارستان مراجعه می کند، علاوه بر رفتار ناصحیح عوامل بیمارستان ها، باید کنایه های فراوان ماما و پزشک مستقر در مورد چرایی باردار شدن و نکوهش بارداری دوم و سوم و چهارم را باید تحمل کند، کافی است متوجه شوند بارداری چندم آن مادر است تا سیلی از تمسخر و کنایه را روانه ی آن فرد سازند، در حالی که سیاست های جمعی کشور و انقلاب خلاف این هست و نیاز کشور به طرز بحرانی به افزایش جمعیت می باشد. یا به عنوان مثالی دیگر می توان به مستند های عدیده ای اشاره نمود که رشد فساد ارتشا در بین کارمندهای شهرداری و... را روایت نموده اند و یا دردانشگاه ها رفتار نامناسب کارمندان با دانشجویان در این روز ها به لطیفه های تلخی در بستر فضای مجازی تبدیل شده است و گویا اصل در این قسمت بر گره اندازی بر کار دانشجویان است.
اما اوضاع در این حد متوقف نمی ماند و شاهد رفتار های تبخترآمیز رؤسا و معاونینشان با مردمان هستیم در حالی که به طور واضح خلاف سیره ی عملی پیامبر (ص) و امام علی (ع) در امر حکومت داری است. یا گاها در اتخاذ تصمیمات جهت حل مشکلات مردم شاهد آن هستیم که مسئولین محترم کم زحمت ترین راه برای خود هرچند پرزحمت ترین راه برای مردم باشد را برمی گزینند و هیچگاه فراموش نخواهم کرد که برای مقابله با کرونا وقتی می خواستیم از کمک جهادیون انقلابی استفاده کنیم، مسئولین محترم شرطی گذاشتن و آن هم این بود که از سمت جهادیون و والدین و اعضای خانواده ی ایشان رضایت نامه ای تنظیم شود که اگر خود یا اعضای خانواده ی ایشان، بیماری کرونا گرفتن و یا مشکلی از این جهت پیش آمد، مسئولیت آن با دولت نیست و این چنین سعی داشتند که در قبال جهادی ها کوچک ترین زحمتی برای خویش ایجاد نکنند.
اما این حجم از کم لطفی ها در حالی است که بخشی از حقوق کارمندان محترم و فعال در این حوزه ها توسط مالیات های عمومی و نه از جیب ثروتمندان، بلکه از جیب مردمان فرودست و یا آن کشاورز روستایی و یا آن معلم زحمت کش اخذ می شود تا کارمندان محترم کارهای مردمی که عیال حاکمیت اند را انجام دهند، به عبارتی کارمندان محترم به طرز غیر مستقیمی اجیران همین مردم اند و بخشی از حقوقشان را از جیب همین مردم دریافت می کند، هر چند به لطف حاکمیت این حقوق را به شکل محترمانه دریافت می کنند.
اما اگر از این وجه عبور کنیم، توصیه های فراوانی از سمت پیشوایان دینی بر خدمت به خلق خداوند صورت پذیرفته است من باب مثال نقل از معصوم ع آمده است:
«من سعی فی حاجة أخیهِ المـؤمن فکأنّما عبد الله تسعة آلاف سنة صائماً نهاره، قائماً لیله»؛(بحارالانوار، ج 71، ص 315، ح 72)
هر فردی که در برآوردن نیاز برادر مؤمنش تلاش کند، گویا نُه هزار سال خداوند را عبادت کرده، در حالی که روزها را روزه دار و شب ها را شب زنده دار بوده است.
و این تنها حدیث نیست و هزاران قول شبیه به این هم هست یا در گفتار امام خمینی (ره) و یا رهبری مدظله العالی بار ها بر این مهم تاکید شده است مثلا امام خمینی ره می فرمایند: ((این از بزرگ ترین عبادات است، خدمت به خلق خدا و خدمت به اسلام. و امید است که در هر جا شما هستید، ادارۀ شما و پست های شما مبدل بشوند به یک عبادت گاه و خدمت های شما همه عبادت باشد... .))
اما سوالی که پیش می آید این است که آیا کارمندان در این مکان ها به خدمت خلق می پردازند یا سوهانی بر روح و روان خلق خدا هستند؟
اما در این باره، صرف انتقاد یک طرفه، شاید از انصاف به دور باشد، اگر بخواهیم عوامل موثر بر این موضوع را بررسی کنیم، شاید بتوان گفت: مشکلات اقتصادی، تفاوت چشمگیر پرداختی به کارمندان محترم بخشی دولتی نسبت به بخش خصوصی و بی عدالتی واضح در جامعه را جزئی از بروز این مشکل است که البته مهم ترین و اصلی ترین جز آن است تا چرا که عدالتی نباشد که شفافا مردم آن را حس کنند شوری جهت بروز اخلاق نمی ماند و در جامعه ای که عدالت جایگاهی ندارد، اخلاق و انگیزه های اخلاقی در بین مردمان به قتلگاه برده می شود.
حال اگر این مسئله گذر کنیم، اما این سوال همواره برای این حقیر پیش می آید که در مدارس چه تلاشی برای جا اندازی این مهم شده است؟ آیا رعایت اخلاق و خدمت به خلق خدا در انقلاب اسلامی، به حد رعایت قوانین راهنمایی برای حاکمیت و آموزش و پرورش مهم نبوده که به جهت فرهنگ سازی آن در بین کودکان طرحی مشابه همیار پلیس طراحی شود؟
آیا برای حاکمیت و آموزش و پرورش، آموزش عملی اخلاق و خدمت به خلق برای دانش آموزان مهم است یا آموزش انتگرال و مشتقی که آمار ها نشان می دهد جز عده ای قلیل به کار بقیه نیامده است؟
حتی در دانشگاه ها به دانشجویان، ارائه ی دو واحد کتاب اخلاق اسلامی جهت جا اندازی آن کافی بوده یا باید طرحی نو در انداخت؟ اگر از فرهنگ سازی بگذریم، سوال دیگری که پیش می آید این است که آیا با طراحی اپلیکیشن های موبایل، سامانه های پیامکی یا پایگاه های اینترنتی، نمی توان برای اربابان رجوع یک نظرسنجی نسبت به علمکرد کارمند مربوطه ارائه کرد در جهت بهبود آن موثر باشد و آیا نمی توان بخشی از حقوق آن کارمند را منوط به میزان امتیاز کسب شده از این طریق نمود که قدری منافع اقتصادی این عزیزان درگیر خدمت به خلق خدا شود؟
آیا کپی کردن این طرز نظارت بر کارمندان از بخش خصوصی سخت است یا اصلا مردم در قاموس فکر مسئولین بلند پایه حاکمیتی جایگاه ندارد؟ حتی اگر بزرگوارن در بن بستی نسبت به وجود تفکرات خلاقانه جهت رفع این مشکل مواجه شده باشند، با یک فراخوان و درخواست ایده از مردم و نشر آن در رسانه جهت دریافت ایده ها می تواند رافع این مساله باشد، اما سوالی که هست این است چرا در طی این 42 سال در این جهت حرکتی شکل نگرفته است؟
آیا اصلا برای مسئولین مهم است؟ آیا اصلا مسئولین می دانند مردم یکی از پایه های انقلاب اند؟
ان شا الله خداوند این امر به معروف و نهی از منکر را خداوند از ما بپذیرد.
مهدی مهدوی
دیدگاه شما