به گزارش صدای دانشجو به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، در این میان آسیب ها، ضعف ها و نقاط قوتی بسیاری در تشکل های دانشجویی کشور وجود دارد که می توان با نقد و بررسی دقیق این موارد به خروجی مناسب جهت شناخت تاثیر تشکل های دانشجویی بر روند رشد کشور ایران اسلامی دست پیدا کرد. بر این اساس بر آن شدیم جهت روشن شدن پیشینه تشکل های دانشجویی و تحلیل نقش و اهمیت حضور این تشکل ها در شکل گیری مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور گفتگویی با دکتر محمدصادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر انجام داده تا روند شکل گیری تشکل های دانشجویی و جایگاه آنان را در شرایط کنونی کشور مورد بررسی قرار دهیم.
** تشکل های دانشجویی به طور کلی دارای چه وظایفی می باشند؟
اولین نکته این که تشکل های دانشجویی باید تعریف دقیقی از خود و هویت ملی و اعتقادی خود ارائه دهند، به دیگر معنا باید اعضاء یک تشکل دانشجویی کشور خود را به خوبی بشناسند. این شناخت موجب می شود که تشکل های دانشجویی بتوانند نقاط ضعف و خلاء های موجود در کشور را شناسایی و بر این اساس با توجه به وظیفه ای که دانشجو بر عهده دارد جهت رفع این نقاط ضعف کار علمی، تخصصی و عملی بکند.
البته این نکته دارای اهمیت است که ما هرگز به شناخت نقاط ضعف و نواقص موجود نخواهیم رسید مگر این که در ابتدا شناخت هویتی خود را به عنوان اولین گام به دست بیاوریم. در کنار این مهارت ها و توانمندی ها باید کار علمی در رشته خود را دنبال کرده و پس از شناسایی نقاط ضعف، آن قسمت هایی را که به حوزه علمی و تخصصی ما برمی گردد بر اساس چهارچوب تعیین شده در جهت رفع نقص به کار بگیریم.
در این جا این نکته دارای اهمیت است که متاسفانه گاهی به دلیل نداشتن شناخت هویتی میان دانشجویان در تشکل های خود از تشکل همسوی دیگر، مشکلاتی بروز می کند که می توان از آن با تعبیر نداشتن اخلاق تشکیلاتی یاد کرد. اگر خودشناسی دقیق در قالب همان شناخت هویتی در میان تشکل های دانشجویی شکل بگیرد، آنگاه این تشکل های به ظاهر متفاوت نیز با یکدیگر هماهنگ و هم جهت می شوند.
در این میان بر اساس اخلاق تشکیلاتی حتی اگر یک تشکل متوجه شد تشکل دانشجویی دیگر فاقد مشخصات و صلاحیت های لازم در رابطه با ارزش های انقلاب است باید در جهت رفع آن نقص اقدام کند و نه این که آن تشکل را طرد و حذف کند و یا با آن به مقابله برخیزد.
** اخلاق تشکیلاتی چه تعریفی دارد که بتوان بر اساس آن رویکرد تشکلات دانشجویی را تعریف کرد؟
اخلاق تشکیلاتی طبیعتا جزئی از اخلاق دینی ماست و اگر ما دین شناسی خوبی داشته باشیم مسلما در نحوه برخورد خود با دیگران بر اساس این آموزه های دینی رفتار خواهیم کرد. حقیقت امر این است که با آموختن اخلاق تشکیلاتی بر مبنای دین ما خواهیم آموخت چگونه با خودی ها، دوستان، هم دانشگاهیان، سایر تشکل ها و حتی با دشمنان چگونه رفتار کنیم.
** خصوصیات اعضای تشکل های دانشجویی بر اساس چه قواعدی باید شکل بگیرد؟
اگر دانشجویی انقلاب، نظام و رهبری را واقعا قبول داشته باشد این را به خوبی می داند که تحقق آرمان اصلی انقلاب تحقق شعار استقلال، آزادی جمهوری اسلامی است و تحقق نه شرقی و نه غربی که جزئی از زیر بنای این شعار می باشد جز با کار علمی، هدفمند و کار فکری امکان پذیر نیست. دانشجو باید بر این اساس نیازهای جامعه را بشناسد و با کار علمی، تولید علم و تحقیق و پژوهش در مسیر رفع موانع راهکار ارائه بدهد. حتی اگر دانشجو ببیند در مسیر ارائه راهکار خلاءهایی وجود دارد شخصا اقدام به بررسی و از طریق حرکتی عملیاتی جهت رفع آن خلاء اقدام می کند.
** همراهی دانشجویان در برنامه های تشکلی و ارتباط میان استاد و دانشجو در کشور چگونه است؟
متاسفانه بخش زیادی از اساتید و دانشجویان ما نتوانسته اند به حد و تراز مورد نظر انقلاب برسند به نحوی که اساتید در تدریس خود در دانشگاه بر اساس سود و زیان رفتار می کنند و کار استادی خود را به عنوان شغل و یا منبع درآمد دنبال می کنند. وجود اساتید بسیاری که حوصله کار پژوهشی ندارند و خود را نسبت به نظام، انقلاب و اسلام موظف نمی دانند در دانشگاه های ما کم نیست. از آن سو بخش زیادی از دانشجویان ما اصولا دانشجو نیستند، یعنی از باب این که رفتن به دانشگاه عادت شده است بدون هدف و انگیزه وارد دانشگاه می شوند.
درحقیقیت به دیگر کلام جوینده دانش نیستند و این خلاء در ارتباط استاد و دانشجو در این نقطه پررنگ تر می شود و در صورتی که استاد به معنای واقعی کلمه برای دانشجو استادی نکند و دانشجو نیز جوینده دانش و متعهد به نظام و انقلاب نباشد مشکل حل نمی شود.
** از نظر شما قوی ترین و ضعیف ترین دوران برای تشکل های دانشجویی پس از انقلاب کدام است؟
حقیقت امر این است که ما تشکل دانشجویی به معنای دقیق کلمه پس از انقلاب نداشتیم، البته بودند گروه هایی که اسم های مختلفی برخود می گذاشتند؛ اما تشکل دانشجویی در حقیقت باید خصوصیاتی داشته باشد که بدون وجود این ویژگی ها نمی توان نام تشکل دانشجویی را به روی خود بگذارند. ماهیت یک تشکل دانشجویی باید کاملا دانشگاهی باشد، ماهیت یک تشکل دانشجویی باید کاملا دانشگاهی و دانشجویی باشد به این معنا که نباید با احزاب، جریانات و خطوط سیاسی بیرون دانشگاه ارتباط داشته باشند.
البته می تواند با آن ها هم سلیقه و هم عقیده باشد؛ اما وابستگی داشتن به این احزاب بیرون دانشگاه موجب می شود که نام تشکل دانشجویی را از روی این جمع دانشجویی برداریم. یک تشکل دانشجویی حق ندارد وابسته به جریان سیاسی بیرون دانشگاه و درحقیقت شاخه دانشجویی احزاب باشد، به دیگر معنا اینها اصلا تشکل دانشجویی نیستند. بر این اساس باید بگوییم ما پس از انقلاب تشکل دانشجویی با تعریفی که ارائه داده ایم در داخل کشور نداشته ایم.
در این میان برخی شاخه های دانشجویی احزاب پس از انقلاب در کشور شکل گرفته اند که کار تبلیغات انتخاباتی می کرده اند و ما نمی توانیم به جمع دانشجویی که از بیرون از دانشگاه دستور می گیرد و حامی مالی بیرون از دانشگاه دارد تشکل دانشجویی بگوییم.
اگر بخواهیم خالص ترین تشکل های دانشجویی را پس از انقلاب نام ببریم می توان به حرکت های جهادی دانشجویی که از شانزده سال پیش به صورت خود جوش بدون دستور گرفتن از جایی و بر اساس باورهای دانشجویی و شناختی که از کشور به دست آورده بودند شکل گرفت. حرکت های جهادی دانشجویی به جهت رفع محرومیت زایی در مناطق مختلف کشور آغاز به کار کرد و این در حالی بود که دستگاه دولتی در این کار ورود پیدا نکرده بود و کسی نیز به این دانشجویان جهت انجام تکلیف خود دستوری ارائه نکرده و این رفتار بر اساس اتکای به ارزش های انقلابی و ادای دین نسبت به انقلاب صورت گرفت.
** دولت ها چه نقشی در شکل گیری تشکل های دانشجویی و یا ایجاد مانع در مسیر تحقق حقیقی آنها دارند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت دولت ها هیچ نقشی در خصوص شکل گیری تشکل های دانشجویی ندارند و بهتر است نسبت به این امر ورود پیدا نکنند. ورود دولت ها به سرنوشت تشکل های دانشجویی در نتیجه موجب می شود که آنها این تشکل ها را به عنوان جاده صاف کن قرار بدهند. البته اگر تشکل دانشجویی خود جوش و وابسته به جایی نباشد و حول اعتقادات و محور ارزش های دینی و انقلابی حرکت کند می تواند کمک کار دولت ها باشد.
تشکل های دانشجویی باید نقاط ضعف و نقش دولت ها را در سرنوشت کشور به شیوه تخصصی پیدا کنند و در حقیقت برای دولت راه گشایی نمایند دولت ها نیز باید به انتقادها، طرح ها و شناسایی های صورت گرفته از سوی تشکل های دانشجویی توجه نشان داده و این تحلیل ها را مورد نقد و بررسی قرار دهند. بهترین کمک دولت ها به تشکل های دانشجویی این است که شنوای حرف ها، سخنان و نظرات آنها باشند و اگر تشکلی ایرادی را به دولت وارد دانست به آن ایراد گوش داده و در جهت رفع آن اقدام کنند.
اگر دولت حرف تشکل دانشجویی را قبول ندارد حداقل آن را بشنود و با اعتماد به تشکل دانشجویی ترتیب اثری در جهت رفع آن مشکل ارائه کند. در صورتی که انتقاد عنوان شده از سوی تشکل دانشجویی را وارد می دانند به رفع آن اشکال پرداخته و اگر این نقد را نمی پذیرند، بگویند چرا نقد را قبول ندارند و اجازه ارائه پیشنهاد دوباره از سوی تشکل دانشجویی را به آن بدهند. دولت در صورت اعتماد به تشکل دانشجویی بهترین نقش و کار را برای این تشکل ها انجام می دهد.
** خط مشی دولت یازدهم را در رفتار با تشکل های دانشجویی چگونه می بینید؟
در پاسخ به این سوال با کمال تاسف باید بگویم هیچ کدام از دولت ها در طول دوران پس از انقلاب نتوانسته اند با تشکل های دانشجویی رابطه ای منطقی، درست و دقیق داشته باشند.
** از نگاه شما تشکل های دانشجویی چگونه می توانند مانع از سیاست زدگی تشکل خود شوند؟
پاسخ به این سوال نیاز به نگاهی عمیق به فعالیت های یک تشکل دانشجویی دارد. در حقیقت یک تشکل دانشجویی باید معلومات و آگاهی های سیاسی و اجتماعی داشته باشد و از تحولات موجود در جهان مطلع گردد. البته این بدین معنا نیست که تشکل دانشجویی باید قدرت طلب باشد و این معنا را نیز رد می کند که تشکل دانشجویی باید ابزار دست قدرت طلبان قرار بگیرد؛ اما در واقع یک تشکل دانشجویی باید به عنوان یک قشر پژوهشگر در جامعه تحولات را رصد نماید.
در بخش دوم پاسخ به سوال شما باید گفت نباید اجازه داد امکانات دانشگاه را، جریانات سیاسی بیرون دانشگاه بر اساس اهداف خود به کار گیرند که این کار ناپسندی است. اما اگر تشکل دانشجویی به دنبال این است که آگاهی های سیاسی خود را بالا ببرد و بر این اساس در مواقع ضروری در برابر مشکلات ورود پیدا کند این برای یک تشکل دانشجویی کاملا پسندیده است.
نکته حائز اهمیت در این میان پرداختن به این نکته است که دانشجو در تشکل دانشجویی خود در عرصه سیاسی ورود سیاسی عاطفی نداشته باشد و باید منطقی و معقول در این عرصه حرکت کند.
** مقام معظم رهبری تاکید بر ارتباط تشکل های دانشجویی کشور با تشکل های دانشجویی همسو در جهان دارند، از نگاه شما تا رسیدن به این ارتباط چه اندازه فاصله وجود دارد؟
برای رسیدن به پاسخ مناسب نسبت به این سوال باید گفت چند مشکل اساسی جهت ایجاد ارتباط با تشکل های دانشجویی همسو در جهان وجود دارد. در ابتدا این که دانشجویان ما زبان ارتباط با جهان را بلد نیستند و به جز زبان فارسی تسلط به زبان خارجی دیگری ندارند. مشکل بعدی نبود انگیزه در میان دانشجویان است زیرا در حقیقت نمی دانند چرا باید به دنبال ارتباط با جوانان کشور های دیگر باشند و مشکل سوم در این خصوص این است که دانشجویان ما اغلب حرفی برای گفتن با دانشجویان جهان ندارند.
البته اگر دانشجو پژوهشگر باشد و ذهنی مملو از سوال و مطلب داشته باشد و زبان ارتباط با جهان را بداند مسلما حرفی برای گفتن خواهد داشت. اگر دانشجویی اندیشه ای برای طرح و حرفی برای گفتن داشته باشد مطمئنا می تواند اسلام را که دارای ظرفیت جهانی شدن است به دنیا معرفی کند. در این میان باید زبان و علم بیگانه را نیز بدانیم و مشکل عمده دانشجویانمان را که در بالا ذکر شد مرتفع کنیم.
** در پایان نمره شما به کارنامه تشکل های دانشجویی در مقابله با فتنه 88 چند است؟
در پایان تکرار می کنم جنبش دانشجویی با تعریف دقیقی که در بالا ارائه دادم در کشور وجود ندارد به همین دلیل در حوادث فتنه سال 88 دیدیم بخشی از دانشجویان ابزار دست قدرت طلبان و ثروتمندان قرار گرفته اند. حجت حرف من این است که اگر جنبش دانشجویی در کشور به معنای واقعی وجود داشت فتنه 88 شکل نمی گرفت و دانشجویان در برابر شکل گیری این فتنه ایستادگی می کردند.
دانشجویان اگر از درون از لحاظ مسئولیت پذیری به حد مسئولان برسند خودشان می دانند باید چه انجام دهند و بدون اینکه نیاز به تعیین خط مشی مشخص داشته باشند خود می دانند که چه رفتاری را دنبال کنند که به منافع و آرمان های کشور آسیب وارد نشود.
* گفتگو از مریم کردستانی
دیدگاه شما