به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از«رازق»، اتاق فکر در نظام ایالات متحده آمریکا همیشه منسجم و در پی اهداف مشخصی است و افراد پشت پرده و گروه های بسیار زیادی از اندیشکده های آمریکایی برای آینده این کشور تصمیم گیری می کنند وبنا به اقتضائاتی افراد مختلف به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری و سپس رئیس جمهور انتخاب می شوند.
انتخابات اخیر آمریکا و به قدرت رسیدن دونالدترامپ یک تئوری از پیش تعیین شده توسط تصمیم گیران سیاست کلی آمریکا بود و با توجه به اینکه هیلاری کلینتون رای مردمی بیشتری داشت اما آرای الکترال(یا همان افراد بانفوذ آمریکا) به نفع دونالد ترامپ تمام شده و وی سکان ریاست جمهوری را از اوباما تحویل گرفت.
کارشناسان می گویند اوضاع بد اقتصادی آمریکا و به افول رفتن این ابرقدرت جهانی با ظهور قدرت های برتر اقتصادی مانند چین و قدرت های استراتژیک و نظامی مانند ایران و روسیه کاملا به خطر افتاده و این کشور نیاز به یک اقتصاددان و یک تحول گرای به ظاهر خشن برای مقابله با این جریان است.
یکی از افرادی که رسانه های آمریکایی او را به عنوان تئوریسین اصلی ترامپ معرفی می کنند «استیفن بانن» است. بانن که از اتاق فکرهای پیچیده آمریکا بیرون آمده و از سیاستمدران پشت پرده آمریکاست. به تازگی به عنوان سیاستمدار و اقتصاددان و به نوعی احیاگر آمریکا معرفی و رونمایی شده است.
حقیقت این است تفکرات اقتصادی بانن به عنوان استراتژیست ترامپ و دستگاه های پشت پرده آمریکا نه پوپولیستی است و نه سوسیالیستی بلکه خود او بارها تاکید کرده است که در پی احیای تفکرات لنین در روسیه است و خود را لنینیست معرفی کرده است.
به بیان دیگر آمریکا با تفکرات لنینیستی که در سال 1917 میلادی در روسیه اجرا شد و بیشتر به الزامهای اقتصاد توجه دارد بر آن است تا نظم جدیدی رابرپایه اقتصاد در جهان ایجاد کند.
«انتقال قدرت به تودهها»، «احیای عظمت از دست رفته آمریکا» و «اولویت با آمریکا است» شعارهایی است که مطابق الگوی لنینی برای تصرف قدرت در کارزار انتخاباتی آمریکا از سوی دونالد ترامپ مطرح شدند.
آمریکا به دنبال کنترل چین و نزدیکی به روسیه برای شکاف بین این دو قدرت جهانی است. زیرا چین اقتصاد برتر جهان در سال های گذشته شده و توانسته خود را به عنوان قدرت سیاسی و نظامی هم مطرح کند و این پیشرفت چین بسیار آمریکا را نگران کرده است.اما روسیه کشوری است که تنها قدرت نظامی وسیاسی قوی دارد.
ترامپ معتقد است مردم آمریکا هیچ بهرهای از ثروت این کشور نبرده و از اینرو، او بر آن است تا «قدرت را به خلق بازگرداند». ترامپ روز ۲۰ ژانویه را یک «لحظه تاریخی» خوانده بود. لحظهای که جنبش جدیدی عملا پدید آمده و قرار است نظم آمریکا و جهان را از نو تعریف کند. از همین روست که بسیاری از تحلیلگران از «انقلاب» و «موقعیت انقلابی» در آمریکا سخن گفتهاند و قدرتگیری ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ را با قدرتگیری لنین در روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ مقایسه کردهاند.
دونالد ترامپ در زمان انتخابات بارها از سیاست های اقتصادی دولت اوباما انتقاد کرده و از هزینه ای که آمریکا برای درگیری های منطقه غرب اسیا و شمال آفریقا که آنان خاورمیانه اش می خوانند بسیار انتقاد کرده است . ترامپ بارها تاکید کرده چرا آمریکا باید هزینه اقتصادی ناتو را متقبل شود و با جنگ سازی در منطقه غرب آسیا خود را درگیر کند.
ترامپ می داند که دیگر لشگر کشی نظامی و پایگاه های بسیار در خارج از آمریکا به این کشور کمکی نمی کند بلکه هزینه های جاری را روز به روز بیشتر می کند و باید به فکر جنگ از نوع اقتصادی بود و کشورهای مستقل جهان را از طریق اقتصاد تابع تصمیمات خود کرد.
تئوری جنگ اقتصادی آمریکا پیشتر در ونزوئلا و برزیل اجرا شد که باعث شکست مخالفان سیاست های آمریکا در این کشورها شد تحریم های شدید علیه ایران نیز از این تئوری سرچشمه می گیرد که باعث مشکلات اقتصادی زیادی برای کشور ما شده است.
دونالد ترامپ در یکی از سخنان اش از کمک آمریکا برای شکل گیری طبقه متخصص ثروتمند از افراد نخبه آسیایی به ویژه ایرانی انتقاد کرده بود و تصریح کرده بود: ما باعث شدیم طبقه متوسط و ثروتمند آسیایی در مرکز آمریکا شکل بگیرد در حالی که بسیاری از مردم آمریکا در فقر زندگی می کنند.
از همین روست که دونالد ترامپ فرمان ممنوعیت ورود هفت کشور مسلمان را به آمریکا صادر کرد تا از طرفی به متخصصان آمریکایی بها داده شود و از طرف دیگر مانع پیشرفت علمی و اقتصادی کشورهای آسیایی به ویژه ایران شود.این فرمان را دستگاه های تصمیم گیر آمریکا گرفته بودند و به اذعان سخنگوی جدید کاخ سفید اسامی این کشورها در دولت اوباما تهیه شده است ولی این کار با پوشش ترامپ انجام شد تا در صورت شکست این طرح ترامپ مقصر معرفی شود نه نظام سیاست گذاری ایالات متحده آمریکا.
اما در داخل کشور ما عده ای خوش خیال یا ساده اندیش می خواهند ترامپ را پوپولیسم و عوام فریب تصویر سازی کنند تا به اهداف سیاسی خود برسند ولی حقیقت ماجرا از نقشه پیچیده سردمداران آمریکا که بر روی ریل اقتصاد پایه گذاری شده است خبر می دهد. آمریکا باید توان اقتصادی خود را باز یابد تا مانع قدرت گرفتن اقتصادی ایران و چین و کشورهای مستقل گردد.
آمریکایی ها به خوبی می دانند جمهوری اسلامی در 38 سال گذشته از لحاظ، نظام سازی،کادرسازی جوانان انقلابی،حفظ باورهای انقلابی، پویایی و تجربه سیاسی، قدرت و توان اطلاعاتی عملیاتی، توان نظامی، رشدعلمی و صدها شاخص دیگر به جایگاه رفیعی رسیده است و تنها مشکل ایران مساله اقتصاد است از این رو ترامپ را که فردی اقتصادی است مامور به انجام نرسیدن اهداف سیاسی جمهوری اسلامی و کشورهایی نظیر چین و روسیه کرده اند.
**ترامپ پوپولیست نیست بلکه می خواهد آمریکایی جدید برپایه اقتصاد بسازد
ترامپ یک شخصیت پوپولیست نیست بلکه وی می خواهد آمریکایی جدید برپایه اقتصاد بسازد تا جایگاه ابرقدرتی آمریکا را حفظ کرده و کشورهای دیگر ار از لحاظ اقتصادی تابع تصمیمات کاخ سفید گرداند.
ترامپ می خواهد خود را احمق نشان دهد در صورتی که وی نخبه ای در اقتصاد آمریکاست که اهداف بسیاری را برای کشورهای جهان در نظر گرفته است و این همان تئوری سیاست است که می گوید با موتور روشن و چراغ خاموش حرکت کن و با منحرف کردن افکار عمومی کاری کن تا دیگران اهدافت را متوجه نشوند.
تنها راه مواجهه با ترامپ در ایران عزم ملی برای احیای اقتصاد مقاومتی و اصلاح ساختار لیبرال اقتصاد کشور است، حقیقت این است که اقتصاد لیبرالی که آمریکایی ها در دوران پهلوی برای ایران طراحی کردند باید با لیبرالیسم امریکایی در رابطه تنگاتنگ باشد تا کشور به پیشرفت برسد به تعبیر مثال گونه رودهای اقتصاد لیبرالی در سراسر جهان برای پیشرفت و زنده ماندن باید به اقیانوس اقتصادلیبرالی آمریکایی یا همان سازمان تجارت جهانی بپیوندند تا بتوانند خود را سرپا نگه دارند.
بر افراد نخبه اقتصادی و تئوریسین های انقلابی وظیفه است تا با همفکری نهادهای دینی همچون حوزه علمیه اقتصادی را در قامت سربلند نظام جمهوری اسلامی طراحی کنند تا با خودکفایی در داخل نیاز چندانی به خارج نداشته باشد و با بسط این ساختار جدید در کل جهان مانع از شکل گیری اهداف شوم آمریکا و دیگر کشورهای مستکبر شده و از طرفی دیگر با حل کردن مشکلات معیشتی مردم ایران گامی بلند برای تحقق اهداف بلند این نظام مقدس بردارند.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما