مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 18. ارديبهشت 1396 - 17:11   |   کد مطلب: 20598
امروز روز جوان است، روزی که این قشر جامعه و مطالباتشان، بیشتر از ایام دیگر دیده می شود. در محله های مختلف تهران گذر کردیم و از مریم ها، رویاها و زهراها پرسیده ایم که به عنوان یک جوان چه انتظاراتی از رئیس جمهور آینده شان دارند. گزارش میدانی زیر حاصل گفت و گوی خبرنگار طنین یاس با چند بانوی جوان ایرانی است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس _ فرشته میرزا، امروز روز جوان است، روزی که این قشر جامعه و مطالباتشان، بیشتر از ایام دیگر دیده می شود. در محله های مختلف تهران گذر کردیم و از مریم ها، رویاها و زهراها پرسیده ایم که به عنوان یک جوان چه انتظاراتی از رئیس جمهور آینده شان دارند. گزارش میدانی زیر حاصل گفت و گوی خبرنگار طنین یاس با چند بانوی جوان ایرانی است.

در کوچه پس کوچه های مولوی قدم می زنم، افراد زیادی برای خرید پارچه به این محله می آیند. در بعضی از کوچه ها هم مغازه تولیدی های شخصی و کوچکی پوشاک قرار گرفته است. گریه های شدید دختری خردسال توجهم را جلب می کند، صبای پنج ساله، امان مریم را بریده است؛ دخترک به فاصله دو متر از مادر با حال نزاری تقریبا در حال دویدن است و مدام فریاد می زند و می گوید: «مامان بریم خونه».

تنها انتظارم مسکن و معیشت است

به مادرش نزدیک می شوم، چهره اش نشان نمی دهد که بیشتر از سی سال سن داشته باشد، ترکیب صورتش بسیار زیباست، به طوری که اگر به جای این مانتو کهنه و نایلون بزرگ مشکی که روی دوش گذاشته یک دست لباس تمیز و مرتب بپوشد، جزو زنان خوش چهره محسوب می شود. می گوید هفته ای یکبار به مولوی می آیم و از یک تولیدی کوچک لباس مجلسی زنانه، ده دوازده دست لباس می گیرم و برای خرج کار و سنگ دوزی به خانه ام می برم. به ازای هر لباس مبلغ ناچیزی می گیرم اما راضی ام، حداقل دستم در جیب خودم است.

مریم می گوید: «۱۳ ساله که بودم عروس عمویم شدم و از شهرستان به یکی از محله های تهران کوچ کردم، شوهرم در شهرک صنعتی کارگر بود و با من رفتار خوبی داشت اما رفیق بازی آخر کار دستش داد و به خاطر اعتیاد شدید از کار بی کار شد و الان من و دو فرزندم در منزل پدرشوهرم زندگی می کنیم، شوهرم هم آواره است و خودش می داند که با زندگی من چه کرده که فقط گاهی سری به خانه پدرش می زند ولی اغلب او را بیرون می کنیم.

 

مریم جوان است، بسیاری از همسالان او الان مجرد هستند و لیسانسشان را هم گرفته و در خانه های پدرشان زندگی آرامی را می گذرانند اما او حتی دپیلم ندارد و چیزی هم از سیاست نمی داند. حتی برایش اهمیتی ندارد که چه کسی رئیس جمهور شود. مریم فقط دوست دارد زندگی راحتی داشته باشد. خرج دو فرزند و پدرشوهر پیرش را با حقوق ماهی ۳۰۰ هزارتومان از ملیله دوزی روی لباس های مجلسی زنانه و اندک حقوق کمیته امداد امام خمینی (ره) می دهد و یارانه هایشان را هم برای اجاره مسکن می دهند. وقتی از او به عنوان یک جوان می پرسم که چه انتظاری از رئیس جمهور آینده کشور داری، تنها پاسخی که می دهد، تلاش برای کاهش هزینه های زندگی و یک شغل در خانه و برای مناسب مادرانی که نمی توانند از صبح تا شب بیرون از خانه باشند، بود.

رئیس جمهور آینده شعارهای بزرگ و نشدنی ندهد

از مولوی دور می شوم و خود را به خیابان ولی عصر می رسانم، کمی بالاتر از پارک شهر دانشگاه امیرکبیر قرار گرفته است. به سراغ دو دانشجوی دختری که جلوی درب ورودی ایستاده اند می روم. نا خودآگاه به یاد مریم می افتم و در دلم ظاهر این افراد را با او مقایسه می کنم که چقدر باوجود فاصله سنی کمی که با مریم دارند، زندگی مرفه تری را تجربه می کنند. از آن دونفر می خواهم تا به عنوان جوانان کشور نظرشان را درباره انتخابات و انتظاراتشان را از رئیس جمهور آینده مطرح کنند.

یکی از دانشجوها می گوید: «رئیس جمهور باید قدرت زیاد با مسائل کشور برخورد کند. همه ما می دانیم که در حال حاضر مشکلات اقتصادی اولین مسئله کشور است، پس من به کسی رای می دهم که احساس کنم توانایی بیشتری در بهبود اقتصاد کشور دارد. به نظرم یک رئیس جمهور به تنهایی نمی تواند مشکلات را حل کند پس امیدوارم شعارهای بزرگ و نشدنی ندهند، امیدوارم به ما دانشجوها و به خصوص کسانی که در دانشگاه های سطح بالا تحصیل می کنند بیشتر توجه کنند. چون وقتی با بیشتر دوستانم در دانشگاهی مانند صنعتی شریف صحبت می کنم، بیشترین دغدغه شان روی مهاجرت از کشور و تحصیل در کشوری که آینده شغلی آن ها را تضمین کند، حرف می زنند.»

نگاه ویژه به اشتغال جوانان و مبارزه با رانت

رویا دختر دیگر دانشجو هم در حالی که می خندد می گوید: «اگر من هم یک روز رئیس جمهور شوم هیچوقت برای ایجاد شغل برای نزدیکانم پارتی بازی نمی کنم. با این وضع اشتغال وقتی در سایت ها می خوانم که هر رئیس جمهوری که می آید اطرافیان خودش را برسرکار می آورد، دلم برای این همه درس خواندن و تلاش خودم می سوزد که امثال من با این رتبه ها خوب و مدارک علمی باید در شرکت های خصوصی با حقوق وزارت کاری، مشغول شویم اما رانت خواران روابط فامیلی،  در شغل های دولتی و مناصب شغل هایی با ساعت کاری کمتر و درآمد بیشتر را برای خودشان بردارند.»

دولت نتوانست برای حل مشکلات مردم کاری کند

زهرا دختر جوان  محجبه ای بود که وقتی از او درباره انتظاراتی که از رئیس جمور آینده دارد، پرسش کردم، اظهار داشت: من علاقه زیادی به کشور و هموطنانم دارم اما این دلیل نمی شود که ایراداتی که در دولت وجود دارد را نبینم، در واقع دولت فعلی نتوانست کاری برای حل مشکلات زندگی مردم انجام دهد. به نظرم هر کسی که رئیس جمهور شود می داند که ما جوان ها چه انتظاری از او داریم. مشکل اینجاست که انگار هرکس به این مقام می رسد و مزه قدرت را می چشد، دیگر یادش می رود که برای چه اهدافی قدم در این راه گذاشته بوده است. انگار یادش می رود که مردم چه مشکلاتی دارند. کاهش تورم، کاهش قیمت مسکن، مبارزه با بیکاری و حمایت از اقتصادی مقاومتی مهم ترین انتظار ما جوان ها از رئیس جمهور آینده است.

عدالت در توزیع سهمیه های جنسیتیِ موقعیت های شغلی و تحصیلی

به گزارش طنین یاس، میدان ونک به بالا را می توان جزو محله مرفه نشین شهر دانست. نرگس دختری جوان است که در این خیابان در حال قدم زدن و بررسی اجناس داخل ویترین مغازه ها است. او هم علاوه بر تاکید به رشد اقتصادی و کاهش تورم در کشور، برقراری عدالت در توزیع سهمیه های جنسیتیِ موقعیت های شغلی و تحصیلی را از بزرگترین انتظارات جوانان از رئیس جمهور برشمرد. این دختر جوان نیاز کشور به شکوفایی اقتصادی و حفظ وحدت کشور را هم از دیگر انتظارات خود به رئیس جمهور آینده بیان کرد.

به گفته بسیاری از اساتید اخلاق، جوانی دوره ای است بسیار مفید ، بهترین دوران زندگی و بهار عمر انسان است که در قرآن و روایات، فراوان از آن یاد شده است. جوان علاوه بر توانمندی که در رشد سریع خود و جامعه دارد، دارای استعدادهای فراوانی هم هست که برای هدایت و استفاده درست از آن توانایی‌ها، شناخت ویژگی‌های وی لازم است.

به دیگر سخن، نخست باید جوان را شناخت و از خصوصیات او آگاه شد و سپس برای رشد و بالندگی وی برنامه‌ریزی کرد تا در پرورش استعدادهای او به توفیق لازم و شایسته دست یافت. این اصل مهم درباره قشر دختران که مشکلات شایعی در کشور دارند، بیشتر نیازمند توجه است. به نظر می رسد که هرشخصی که در آینده ای نزدیک بر مسند بزرگترین جایگاه اجرایی کشور می نشیند باید هویت و کارایی جوانان را بازیابی کرده و از این سرمایه عظیم انسانی بیشترین سود را ببرد. متاسفانه مسائل مربوط به جوانان، زنان و خانواده نسبت به مسائل دیگر جامعه مهم به نظر نمی رسند. متاسفانه افرادی مانند مریم در کشور ما زیاد هستند که آنقدر مورد ظلم خانواده و شرایط اقتصادی کشور قرار گرفته اند تا شان اصلی خودشان و جوان بودن را از یاد برده اند، چه برسد به بالندگی و پویایی.

در یکی از ایستگاه های مترو صدای آشنایی توجهم را جلب می کند، چهره می چرخانم تا صاحب صدا را پیدا کنم؛ صبای کوچک است که دارد به مادرش غر می زند و می گوید: «مامان تشنمه».

انتهای پیام/چ

دیدگاه شما

آخرین اخبار