به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از صبح توس؛ به محله هفت تیر مشهد رفتم، محلهای که جزء بلندترین نقاط مشهد به حساب میآید به نوعی که در آخرین قدمهای رسیدن به مرکز «کتابت»، خیابان شیب تندی پیدا کرده بود و برای رسیدن به آنجا نفسهایم به شماره میافتاد.
بالاخره رسیدم به خانهای قدیمی که حالش با بقیه منازل آن منطقه فرق میکرد، هرچند از مرکز کتابت بزرگترین قرآن جهان تصوری مانند یک قصر مطلا داشتم ولی با صحنهای مواجه شدم که حتی روی عکس گرفتن از آن را پیدا نکردم و به توصیف آن بسنده میکنم.
حال آن خانه با بقیه ساختمانهای آن اطراف فرق میکرد ولی گرد و غباری بر در و پیکر آن نشسته بود که وصف آن فقط انسان را به آن آیه از قرآن میاندازد که خداوند می فرمایند «وَقالَ الرَّسولُ یا رَبِّ إِنَّ قَومِی اتَّخَذوا هٰذَا القُرآنَ مَهجورًا»؛ تابلوی این مرکز که به اسم قرآن اکبر معروف است، بنری رنگ پریده با قاب شکسته دارد و در و دیواری که هرچند پرنشاط است ولی از خستگی فریاد میزند.
چقدر مکان کتابت این قرآن که بالای شهر است با طاقچه برخی خانهها سنخیت دارد، هر دو محل، جایی برای خاک خوردن و بی توجهی به قرآن شده است.
در این محل که باز شد پیرمردی که با روی گشاده و لبی خندان به استقبال آمد و بدون هیچ مقدمهای به محل قدیمی تذهیب قرآن رفتیم و من از ابتدا همه جا را نگاه کردم که قرآن تمام شده را ببینم ولی موفق نشدم و فکر کردم که این اثر گرانبها در جای دیگری نگهداری میشود.
پس از قرارگیری پشت میزهای قدیمی تذهیب که نسبتا بزرگ بود شروع به صحبت کردیم و استاد علی اکبر اسماعیلی قوچانی برایم از ۷ سال پرمشقت ولی شیرین گفت که از عید غدیر ۸۸ تا عید غدیر ۹۵ به طول انجامید.
او از تجربههای قدیمی گفت: اولین تجربه خود را در سال ۱۳۴۸ در موزه آب انبار سید اسماعیل تهران داشتم ولی به نتیجه نرسید و دومین تجربه را سال ۷۸ میخواستم به ثبت رسانم و بازهم بنا به دلایلی نشد و در سال ۹۵ پس از بازنشستگی برای به نتیجه رساندن این اثر مصمم شدم .
بسیار راضی از نتیجه کار و بسیار گلایهمند از بیمهری مسئولان
استاد هرچند از نتیجه کار غرق در رضایتمندی و خوشحالی بود ولی از بیمهری برخی مسئولان به شدت گلایه داشت و ادامه داد: این قرآن کاری منحصر به فرد است ولی اصلا مسئولان به آن توجهی ندارند و بسیاری از هیئتهایی خارجی که به اینجا برای بازدید آمدند، میگفتند اگر این اثر در کشور ما وجود داشت آن را به دنیا صادر میکردیم و متأسفانه اینجا حتی کسی حاضر نشد که برای افرادی که اینجا زحمت کشیدند یک سفر عتبات تدارک ببینند.
اسماعیلی قوچانی یادآور شد: از کشورهایی نظیر آلمان، ترکیه، هندوستان، افغانستان، پاکستان، سوئیس ترکمنستان و بسیاری دیگر از کشورها برای دیدن این اثر آمدهاند.
او که دلیل شروع این کار را عرض ارادت خود به قرآن نامید، افزود: هرکس به نوعی عرض ارادت به قرآن دارد کسی که صدای خوب دارد با صوت و لحن کسی که حافظه خوبی دارد با حفظ و من که هنر خطاطی دارم قصد عرض اردات به قرآن به این شکل داشتم.
استاد از خاطره یکی از ترکهای ترکیه که به مرکز کتابت آمده بود، گفت: در ترکیه قرآنی با همین مشخصات ولی به صورت خط ریز ساخته شده که مجموعا سه صفحه است، برای همین اثر موزهای مجزا توسط دولت ساخته شده است که مردم برای دیدن آن بروند، در صورتی که قرآن اکبر ۶۶۰ صفحه است و هر سوره بسم الله الرحمن الرحیم مخصوص خود را دارد که مجموعا ۱۱۴ نوع بسم الله الرحمن الرحیم است و یکی دیگر از خصائص آن قرارگیری همه آنها در ابتدای صفحه است.
استاد از آخرین جملهای که در قرآن خطاطی کرد، گفت: در آخرین صفحه که قرآن تمام شده بود و عملا نباید شماره صفحه مینوشتیم، به فکر افتادیم که از قرآن مدد بگیریم و عبارتی را از قرآن در آن قسمت بنویسیم و با باز کردن قرآن این عبارت آمد که «ربنا تقبل منا».
نفس هرکس برای طی کردن این راه به شماره میافتد
بعد از گپ و گفت سراغ قرآن اکبر رفتیم، منظرهای که هیچ گاه فراموش نخواهم کرد، پارچههایی کار شده که با بازی نقشها و خطوط هنر را به زیر کشیده بودند، در این اثر به یاد ماندنی مجموعا ۳۰ نوع تذهیب نیز به کار رفته بود که هر جزء یک نوع تذهیب را به خود اختصاص داده بود و این تذهیبها در کنار خط نیریز فارسی هنری شگرف را به رخ میکشید.
داخل منزل استاد چندین اثر هنری دیگر نیز بود که شامل رنگ روغن، خط نقاشی و برجسته کاری بود که با پا گذاشتن به آنجا خود را داخل نمایشگاه هنری با قدمت دیدم.
هرچند دستان استاد کمی میلرزید ولی امید از آن میبارید
پس از خداحافظی و دیدن آن همه رنج و مشقت، دلیل شماره افتادن نفسهایم در ابتدای بالا آمدن از خیابان را درک کردم چراکه راهی است که نفس هرکس برای طی کردن آن به شماره میافتد.
گزارش از حسن ضیائی
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما