به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از آناج: بحران سوریه از ابتدا یک مسالهی چندوجهی بود که طبیعتا حرکت به سمت حل آن نیز میطلبید تا به تمام جوانب ماجرا اندیشیده شود. در حل بحران سوریه توجه ویژه به مسالهی شرق فرات و ادلب باید بهصورت ویژه توجه میشد. حقیقت آن است که حل تمامی مسائل سوریه از جمله ادلب، شامل معادلات پیچیده و چند وجهی میباشد چرا که در طول سالهای جنگ در سوریه برخی کشورها اهداف کوتاه مدت و میان مدت و حتی بلند مدت برای خود تعریف کرده و برای رسیدن به آن اهداف هم شروع به مهره چینی و اقدام در صحنهی سوریه کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران به واسطهی روابط قدیمی با سوریه، از ابتدا برای حل موضوع در کنار مردم و دولت سوریه قرار گرفت هرچند که انتقاداتی نیز به رفتار بشار داشت ولی بازیگران تصمیمگیری در سوریه سعی در آن داشتند تا ایران را از مدار بازیگری فعال در سوریه خارج کنند. گذشت زمان و دوگانگی سیاستهای برخی دولتها در برخورد با تروریستها موجب شد تا نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه فعالتر و رسمیتر شود.
بعد از تلاشهای فراوان ولی بیثمر بین المللی برای حل سیاسی مسالهی سوریه، جمهوری اسلامی ایران با تشکیل ائتلاف ،ایرات – ترکیه – روسیه سعی در حل تمام جوانب مساله کرد.
ایران و روسیه مطابق توافق 2007 آستانه که قرار بود ۴ منطقه غوطه شرقی، درعا، حمص و ادلب به عنوان مناطق عاری از تنش به رسمیت شناخته شوند، اقدام کرد و حالا از آن میان تنها ادلب در دست تروریستها باقی مانده است و باید پاکسازی شود. ادلب به دلایل متعددی دارای اهمیت حیاتی برای تروریست ها و برخی از کشورهای منطقه است.
بسیاری از تروریستهای رانده شده از دیگر مناطق سوریه در طی دو سال گذشته به این منطقه هدایت شدهاند و ریشه اولیهی شکل دهنده این گروهها که غالبا در کشورهای عربی میباشد، همچنان طرفدار عوامل خود بوده و سعی دارند از نابودی آنها جلوگیری کنند.
برخی از تروریستهای حاضر در ادلب از اتباع کشورهای مختلف از جمله آسیای مرکزی و قفقاز و اروپا میباشند و برخورد سخت با این طیف تروریستها، باعث ایجاد حساسیت در جامعهی جهانی میشود و با حیلههایی نظیر حملات شیمیایی سعی در جلوگیری از وقوع آن دارند.
تعیین تکلیف منطقهی ادلب در واقع ادامه حضور نیروهای حاضر در منطقه شمال سوریه اعم از روسیه، ایران، ترکیه و آمریکا را مشخص خواهد کرد بنابراین هریک از طرفها سعی دارند تا این مساله را به شکلی حل و فصل کنند که ضامن ادامه حضور موثر خودشان در خاک سوریه باشد.
حضور نیروهای غیر سوری در منطقه و نحوهی ترکیب نهایی و تشکیل کمیته تدوین قانون اساسی با حضور گروههایی که عملا امکان حذف کامل آنها مقدور نمیباشد، فرآیند حل بحران سوریه را با دشواری مواجه کرده است.
در این میان ولی ائتلاف سازی روسها در قالب چهار جانبه روسیه و فرانسه و آلمان و ترکیه و یا فعال کردن کمیته و نشست دو جانبه و تخصصی آمریکا و روسیه و یا نشست سوچی و رایزنی دوجانبه با ترکها، بیانگر رفتارهای چند بعدی روسها با بازیگران مختلف میباشد که همه را در مسالهی منافع ملی خودشان تعریف میکنند.
بعد از تلاش های ائتلاف ایران – ترکیه – روسیه در نشست تهران که از همان ابتدا اخبار مخالفت صریح اردوغان با برخورد سخت با تروریستهای حاضر در ادلب منتشر میشد، انتظار میرفت تا وزارت خارجه با پویایی بیشتری به روانسازی روابط و حل مساله اقدام میکرد ولی عکس مساله اتفاق افتاد و ترکها دست به معاملهی دوجانبه با روسها زدند.
حرکت ناگهانی و معامله دوجانبه مسکو و آنکارا برای خارج کردن معارضین مسلح ازمساحتی به محدودهی ۱۵ کیلومترمربع ،یک امتیاز دوسویه برای دوطرف روس و ترکیه بدون حضور ایران قلمداد میشود که باتوجه به قرارگرفتن این منطقه درحوزه پایگاه هوایی جسر الشغور و گسیل معارضین مسلح به منطقه اردوگاهی نوار منتهی به مرز ترکیه وسوریه، حاکمیت دولت سوریه در منطقه با حضور صلحبانان روس و ترک بدون ایران میسر خواهد شد و نتیجه این روند درکنار سیاست ملتهب نگه داشتن حضور نیروها وپایگاههای ایرانی ازسوی اسرائیل در سوریه، زمینه را حل مساله در قالب یک میز مذاکره با حضور تمامی نیروها و طرفهای درگیر آماده خواهد کرد که احتمال میرود نتیجه نهایی آن "معادله خروج نیروهای آمریکایی در برابر خروج نیروهای ایرانی " از سوریه خواهد بود.
انتهای پیام/ چ
دیدگاه شما