به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو،امنیت موضوعی محوری است که بسیاری از موارد را تحت شعاع خود قرار می دهد. درواقع امنیت از جمله «افضل النعم» و نعمتهای بالادستی است که در هر جامعه پیشرفت و توسعه را به دنبال خود به ارمغان می آورد. امنیت مانند واژههایی مثل آزادی و عدالت از مفاهیم گسترده است اما امنیت در صورت پایهای خود همان امنیت جانی و مالی است که سرمایه اصلی افراد است.
پس از این موضوع امنیت اقتصادی، امنیت روانی و ... مد نظر قرار می گیرد که به طور کاملا پیچیدهای در هم تنیده و هم پوشانی دارد و درواقع یکدیگر را تحت پوشش قرار می دهند. از این رو اگرچه پایه و اصل امنیت مهم است اما برخی از موارد امنیت مانند امنیت روانی که گفته می شود از خود امنیت بالاتر است نیز به دنبال آن وجود دارد که بسیار راه گشاست.
انقلاب اسلامی و مقوله به نام امنیت
امنیت در محیطی که سراسر تنش و نزاع است اهمیت ویژه تری پیدا میکند. ایران از لحاظ ژئوپلوتیکی نه تنها در چهارراه جهانی قرار دارد، بلکه در دریای طوفان زده خاورمیانه همواره به عنوان جزیره ثبات نام گرفته است. این موضوع نیز به برکت ساختار بهینه امنیت در ایران است.
البته این امنیت به سادگی و بی هزینه به دست نیامده است و رنگین به خون پاک شهدایی است که در طول سالیان متمادی در این 40 سال اخیر به طور مداوم برای این آب و خاک تلاش کردهاند.
امنیت از مرزبانان غیوری که همواره در طی این 40 سال جان خود را بر کف دست نهادند و از همیت و کیان این کشور دفاع کرده است، ریشه می گیرد. جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه سنگینترین تهاجمات نظامی، تروریستی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را با صلابت در هم شکسته است.
امروز که پدیده عجیبی به نام تروریسم بین المللی بوجود آمده و حتی دامن غربی ها را گرفته است امنیت ملی بسیار بیش از گذشته اهمیت یافته است و در این راستا دیده می شود درحالی که کشورهای اروپایی هم دچار تروریسم و ناامنی شدهاند، اما امنیت و احساس دلنشین آنرا به خوبی در کشورمان حس می کنیم.
انقلاب اسلامی و امنیت پایدار
در همین راستا ایران چنان مقتدرانه در برابر تهاجمهای دشمن ایستاده که توانسته امنیت را به طور مداوم بر کشور مستولی کند و به دشمنان هم نشان دهد که در حوزه امنیت کشورمان به چه میزان حساس است. تئوری در خصوص امنیت وجود دارد به نام تئوری پنجره شکسته که به لزوم امنیت پایدار اشاره میکند. نظریه پنجره شکسته نظریهای است در جرمشناسی و نشان دهندهٔ میزان جاری اختلال شهری و خرابکاری و اثرگذاری آن بر افزایش جرم و رفتارهای ضد اجتماعی است.
این نظریه بیان میکند که نظارت و نگهداری محیطهای شهری در یک وضعیت خوب ممکن است از خرابکاری بیشتر و همچنین از تشدید جرمهای جدیتری جلوگیری کند. این نظریه در سال ۱۹۸۲ توسط جیمز کیو. ویلسون و جرج ال. کلینگ در مقالهای معرفی شد. در این خصوص جمهوری اسلامی توانسته با ایجاد امنیت پایدار و مقابله به طور مقتدرانه و سریع با هر گونه اقدام خلل آمیزی در نطفه خفه کند.
بخصوص از مرزهای شرقی کشور تروریستهای دست پرورده کشورهای غربی برای ایجاد خلل در امنیت ملی ایران اسلامی اقدامات بسیاری انجام می دهند و با تجهیز مالی و تسلیحاتی برخی از افراد سعی می کنند که امنیت کشورمان را مخدوش کنند اما همواره از سوی نیروهای نظامی کشور سیلی محکمی دریافت کرده است.
مقابله موشکی کشورمان با تروریستهای داعشی که سعی کردند به مجلس حمله کنند و ضربه شصتی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدف قرار دادن مقر فرماندهی داعش در دیر الزور انجام داد یکی از همین اقدامات مقتدرانه درباره حفظ امنیت ملی کشورمان است.
انقلاب اسلامی و فرهنگ امنیت
امنیت جمهوری اسلامی بر سه رکن آموزههای اسلام، اتکاء به مردم و پیروی از ولایت استوار است. فرهنگ امنیت از جمله مقوله هایی است که در حفظ امنیت بسیار مهم است. متاسفانه دیده می شود که در کشورهای منطقه خصوصا کشورهایی که در آنها گروه های تروریستی انگلوار در حال رشد و تکثیر هستند نوعی فقر فرهنگی دیده می شود.
فقر فرهنگی در کنار انحراف فکری بستر تروریزم را فراهم می کنند. پس از انقلاب اسلامی بود که برخی از گروه های انحرافی مانند گروهک فرقان که دستشان به خوب شهدای پس از انقلاب آغشته بود با انحراف فکری رشد کردند و نا امنی را در کشور بوجود آوردند اما انقلاب اسلامی توانست با فرهنگ سازی درست در خصوص امنیت و ریشه کن کردن فکری گروه های انحرافی از تروریسم داخلی جلوگیری کند.
نیازی که به شدت در کشورهایی که تروریزم در آنها خانه کرده است احساس می شود. ناامنی یک تولید فرهنگی است، زیرا با مفاهیم فرهنگی جامعه و هویت گره خورده است.
بهعلاوه هویت برای بقا و امنیت خود نیازمند تفاوت و تمایز است. ایران اسلامی با فرهنگ ها و اقوام مختلفی در هم امیخته است. ناسیونالیسم قومیتی به نوعی تهدیدی در زمان پهلوی و بخصوص پهلوی اول بود که فکر می کرد با سرکوب اقوام می توان آنها را مجاب به همکاری با حکومت مرکزی کرد.
این موضوع موجب جنایات گسترده ای خصوصا در قبال اقوام لر در کشورمان در زمان رضاخان شد. در این زمینه اما انقلاب اسلامی با رویکرد برادری و برابری با همه اقوام رفتار کرد و حس ناسیونالیستی خود را به حس همدلی تغییر جهت داد. امروز ایرانیان، مرزهای فرهنگی و قومیتی یکپارچه لر و کرد و آذری و بلوچ و عرب و فارس را سرزمین ایران می نامند و به هیچ وجه خود را از این مرز و بوم با وجود همه طراحیهای دشمن برای تقویت ناسیونالیسم تفرقه افکن و تجزیه کننده جدا نمی دانند.
انتهای پیام /
دیدگاه شما