در تاریخ انقلاب اسلامی شاید کمتر کسی همچون شهید بهشتی را بتوان پیدا کرد که ضرورت واقعی وجود تشکیلات اسلامی را درک کرده، و برای ایجاد، توانمند سازی، بازنگری و حفاظت از آن اقداماتی گسترده انجام داده باشد. برای این هم بود که امام خمینی در مورد او فرمود: بهشتی یک ملت بود برای ملت ما.
شخصیت رشد یافته در تشکل های اسلامی برایش فرقی نمی کند در کجا باشد. گاهی لازم است در کشور باشی و با رژیم طاغوت مبارزه کنی و روانه زندان بشوی، گاهی هم شاید لازم باشد به هامبورگ بروی و سرپرستی تشکل های مذهبی جوانان را بر عهده بگیری، و یا زمانی در کشور حزب تاسیس کنی و به تربیت و شناسایی نخبگان سیاسی بپردازی. مهم این است که بدانی وظیفه چیست. بهشتی این طور بود. بصیر و عمل گرا.
شخصیتی که روحیه تشکیلاتی و دغدغه مند داشته باشد برایش فرق نمی کند در چه سنی باشد، از کودکی به خودسازی می پردازد و آموختن قرآن را جزو تکالیف خود می داند، در نوجوانی آرام نمی نشیند، پایه گذار فعالیت انجمن اسلامی می شود و قرآن آموزش می دهد. در جوانی از هر فرصتی برای مبارزه علیه طاغوت استفاده می کند ولو به این قیمت که به عنوان جوانترین زندانی سیاسی روانه زندان شود. در تشکیلات اسلامی دانشگاه دفاع از اسلام را وظیفه خود بداند و با مارکسیست مبارزه عقیدتی بکند. شهید حسین علم الهدی نشان داد که می شود. او این طور بود.
شهید حسین علم الهدی و شهدای دانشجو مصادیق کسانی هستند که با فعالیت خود نشان دادند موضوعاتی مثل سن کم، شرایط سخت زمانه، اشتغال به درس و دانشگاه، تعداد کم نیروهای مذهبی و مشکلات دیگر بهانه هایی هستند که نباید با اتکا به آنها در فعالیت هم طراز انقلاب اسلامی و انجام وظیفه نسبت به اسلام سستی کنیم.
شهید بهشتی روح تشکیلات را در خود سازی می دانست و شهید حسین علم الهدی و شهدای دانشجوی کشور عزیزمان بدون تقویت ارتباط خود با خدا قطعا نمی توانستند این گونه در تاریخ نقش آفرینی کنند و در مقابل سختی های راه بایستند تا در راه خدا شهید شوند.
اگر شهید علم الهدی و شهدای دانشجو برای دفاع از اسلام و میهن جان خود را فدا کردند، جنبش دانشجویی امروز دانشگاه های کشور نیز باید تمام پتانسیل خود را برای رفع نیازهای کشور در عرصه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و علمی بسیج کند.
شاید مهمتر از فعالیت در هر تشکیلاتی اصل بازنگری و ارزیابی دوره ای باشد که باید توسط گروه نخبگانی تشکل ها انجام شود و ببینند که آیا مسیری که در آن گام برداشته اند مطابق اهدافشان هست یا نه.
شانزدهم دی ماه سالروز شهادت شهید سید حسین علم الهدی، فرصتی را برای ما فراهم می کند که ببینیم آیا هنوز آن روحیه مفید بودن و دغدغه مندی در تشکل های دانشجویی ما وجود دارد؟
گرچه هنوز جنبش دانشجویی متعهد به انقلاب اسلامی در تلاش برای تربیت نیروی هم تراز انقلاب اسلامی و نقش آفرینی در عرصه های مختلف کشور است. اما دور از واقعیت هم نیست که بگوییم حال تشکل های دانشجویی راضی کننده نیست.
در شرایطی که کشور در عرصه های مختلف با مشکلات گوناگونی روبه روست، جنبش دانشجویی به جای چاره اندیشی این مساءل، اغلب درگیر موضوعات درونی خود است و یا درگیر مساءل سطحی و جناحی شده است.
متاسفانه کمتر دیده می شود در این تشکل ها به تعمیق مبانی فکری و رقابت گفتمانی پرداخته شود، حال اگر سوء استفاده جریانات سیاسی خارج از دانشگاه از برخی تشکل های دولت ساخته را هم اضافه بکنیم این وضعیت بد بیشتر خود را نمایان می کند.
قطعا اگر امروز حسین علم الهدی و یاران دانشجوی شهیدش در دانشگاه ها بودند، وضعیت را مناسب نمی دیدند و برای بهبودش تلاش می کردند. بر جوانان فعال در تشکل های دانشجویی لازم است با الگو قرار دادن دانشجویان شهید که قطعا بهترین های زمان خود بوده اند آینده روشنی از انقلاب را در برابر دانشجویان و مردم کشور ترسیم بکنند.
یادداشت:سید شهاب الدین موسوی
دیدگاه شما