به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از بازتاب بروجرد هر چه به روزهای پایانی سال نزدیک می شویم بازار شلوغ و شلوغ تر می شود، همه در تلاش هستند تا با رسیدن بهاری دیگر آنگونه که دوست دارند به استقبال نوروز بروند.
خرید کیف و کفش، لباس، لوازم سفره هفت سین، کالاهای تزیینی برای منزل و ... این روزها رونق زیادی دارد، در این میان دستفروشان زیادی هم در کنار خیابان ها کنار هم بساط پهن کرده و اجناس شب عید را می فروشند.
خلاصه همه می کوشند تا بتوانند هزینه های مورد نیاز شب عید را تامین کنند و در ایام نوروز در کنار خانواده روزهایی خوب داشته باشند اما در این میان کودکانی این روزها در سطح شهر دیده می شود که به جای شاد شدن از رسیدن عید نوروز می کوشند تا اجناسی که دارند را بفروشند و بخشی از مخارج زندگی را تامین کنند.
آری کودکان کار، کودکانی که شاید دوران کودکی، هیجان، بازی، شادی و تفریح را در بهترین و طلایی ترین دوران زندگی را درک نکرده و از زمانی که یاد دارند فقط کار کرده اند تا کمک خرج خانواده باشند.
در این روزهایی که بیشتر کودکان در بازار به فکر خرید کیف و کفش هستند و برای رسیدن نوروز و دید و بازدیدهای عید نوروز لحظه شماری می کنند، کودکانی در همین نزدیکی کار می کنند تا پولی را در این شب عید داشته باشند.
با گذر از خیابان و در میان دستفروشان کودکانی دیده می شوند که با قامتی کوچک بساطی از لوازم مورد نیاز شب عید را پهن کرده و تلاش می کنند تا مشتریانی را جذب کنند و اقلام خود را بفروشند.
کودکان کار عید و غیر عید، تعطیل و غیر نعطیل برایشان معنا ندارد، گرچه گاهی لبخندهایی روی لبانشان دیده می شود اما شاد نیستند و همه فکرو ذهنشان کار کردن و کسب درآمد بیشتر است تا کمکی به دیگر اعضای خانواده کنند.
کودکان کار گاهی آرزو دارند تا با پولی که از فروش اجناس به دست آورده، لباسی را برای خود خریداری کنند اما تامین هزینه های زندگی در اولویت قرار دارد و هر آنچه کسب کنند به کمک خانواده می رود.
هنوز هم می توان معصومیت و کودکی را در چشمانشان دید اما شرایط آنها به گونه ای است که از همین دوران کودکی بار مسئولیت سنگینی بر عهده دارند.
کودکان کار افرادی هستند که هنوز طعم شیرین دنیای کودکانی را نچشیده و درک نکرد، وارد دنیایی از دغدغه و مشکلات شده اند و کار کردن مهمترین بخش زندگی آنها شده است.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما