در چند دهه اخير ، مسأله بي سوادي همواره يکي از دغدغه هاي فرهنگي ما بوده است. اما امروزه اين دغدغه همراه با ساير تحولات جامعه ، متحول شده و ما اکنون بيشتر از بي سوادي مردم بايد نگران بي سوادي برخي متخصصاني باشيم که هر روز از دانشگاهها فارغ التحصيل ميشوند. چندي پيش خبر افزايش ظرفيت پذيرش دانشگاه آزاد اسلامي در مقطع دکتري ، اين نگراني را در دل اهل علم و فن ايجاد کرد که مبادا در پذيرش دانشجويان دکتري ، استانداردهاي علمي ناديده گرفته شود. البته جاي اينگونه نگرانيها نيست زيرا تنها هدف مسئولان دانشگاه آزاد ، افزايش سطح سواد جامعه است و هرگز به محکم کردن پشتوانه مالي و سابقه سازي علمي براي سازمان مرکزي دانشگاه آزاد و پيشبرد اهداف سياسي يک جريان خاص فکر نميکنند!! شاهد عيني براي اين ادعا اقدام امسال مسئولين اين دانشگاه است که تمام توان خود را به کار بستند و در فراخوان دوم تکميل ظرفيت ، ناگهان همه شرکت کنندگان در آزمون دکتري 94 را داراي صلاحيت دانسته و حتي بدون پذيرش در آزمون ، براي مصاحبه دعوت کردند!!! شاهد دوم ، يکي ديگر از تلاش هاي دلسوزانه سردمداران اين دانشگاه است که کلاسهاي دکتري را با ظرفيت 25 نفر که حتي بيشتر از ظرفيت کلاسهاي دوره کارشناسي است ، برپا ميکنند تا عده بيشتري دکتر شوند و در اجراي آن هيچگونه اختياري به شوراي تخصصي واحدها داده نشده تا مطمئن باشند هيچ واحدي از اين برنامه تخطي نميکند.
چند روز پيش در حين مطالعات شخصي روزانه به نکته بسيار ضخيمي در اين باره رسيدم و آن اينکه مرحوم مولانا ، هفتصد سال پيش در گنجينه ادب پارسي ، وصف حال اين دانشگاه را سروده است :
«هست در زير دکان تو ، دو کان»
در تفسير اين بيت مولوي بايد گفت: ترکيب "دو + کان" در طي قرون مختلف دچار تحول معنايي شده و اگر در گذشته آن را دو معدن و کانِ دانش و ادب تفسير مي کرديم ، امروزه به واژه اي بسيط گونه تبديل شده که با دکّان اول هم معني است. يقيناً مولانا ميدانسته روزي دکّاني بدين شکل باز خواهد شد!! در اين دکّان جديد در حراج چهار فصلي ، با 75 ميليون تومان ، افراد خوش تيپ و البته مايه دار به دکتر تبديل مي شوند. چرا راه دور برويم ، در همين دانشگاه آزاد اسلامي همدان ، يک نگاهي به دعوت شدگان براي مصاحبه ، اين ادعا را ثابت ميکند. وقتي آقاي «الف» را مي بينم که با زنجير طلا بر گردن و جديدترين تيپ غربي ، به افتخار دعوت در مصاحبه دکتري ، به گشتهاي روزانه اش با اتومبيل ، چند دور اضافه ميکند و يا خانم «ميم» که با موهاي لايت بيرون ريخته و آخرين آرايش روز در سطح شهر رؤيت ميشود و حالا با دعوت در مصاحبه ، موضوع تازه اي براي پز دادن پيدا کرده و مطمئن است فقط با صبر و تحمل و بدون نياز به مطالعه مزخرفات درون کتابها !! ، مدرک دکتري هم بر کمالات او افزوده خواهد شد ، ايمان مي آورم که الحق بايد به اين دانشگاه احسنت گفت که با کيمياگري ، مس هاي دانش خانم «ميم» و آقاي «الف» و امثالهم را به راحتي به آب طلاي مدرک دکتري تبديل ميکند. و البته اين کيمياگري در راستاي اهداف والاي علمي و هم ترازي با کشورهاي پيشرفته است. ساير کشورها که نمي فهمند اين دکترهاي 75 ميليوني چقدر سواد دارند. ما با توليد اين دکترها در مقابل کشورهاي پيشرفته مي ايستيم و با آنها برابري ميکنيم. به همين دليل ضمن تشکر ويژه از اقدامات دلسوزانه جناب ميرزاده و ديگر دست اندرکاران اين طرح بزرگ علمي!! يک پيشنهاد براي ايشان دارم. مسئولان محترم و آقايان گرامي!! حالا که آستين ها را بالا زده ايد و کمر همت را بسته ايد تا همه مردم ايران را دکتر کنيد ، بهتر است نام «دانشگاه آزاد اسلامي» را ، به نام پر معني و واضح «دکّان دکتر سازي» تغيير داده و با جسارت و جرأت بيشتر ادامه دهيد.
يادداشتي از : س . ن
دیدگاهها