به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از دانا؛ همزمان با شهادت حضرت زهرا(س)، بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون شخصیت آن حضرت را می خوانیم:
حضرت زهرا سلاماللهعلیها اسوه عبادت و حقطلبی
ما باید راه فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمیگوییم که «حتّی تورّم قدماها« اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم. مگر نمیگوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همهی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمیگوییم که یکتنه در مقابل جامعهی بزرگ زمان خود ایستاد؟بیانات در دیدار جمعی از مداحان 1370/10/05
ایثار و از خودگذشتگی در زندگی
مگر نمیگوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سورهی دهر دربارهی او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه»(حشر: 9) ما هم باید همین کارها را بکنیم.
این نمیشود که ما دم از محبت فاطمهی زهرا(سلاماللهعلیها) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(علیهالسّلام) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!
ما میگوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آنطوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.بیانات در دیدار جمعی از مداحان 1370/10/05
حضرت زهرا سلامالله علیها بهعنوان عضوی از جامعه ولایی
ایستادگی و موقعشناسی در سن جوانی
در قضیهی حضرت صدّیقهی طاهره سلاماللهعلیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق میکند، این است که همهی این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دستنیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بینظیر تاریخ بشر و سیّدهی زنان عالم، و ضمناً همهی آن صبرها و ایستادگیها و موقعشناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همهی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیهسرایی مطرح میکنیم و میگوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبتخوانی و مرثیهسرایی میشود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها میدانیم و با این چشم نگاه میکنیم؛ آن وقت اهمیت ویژهای پیدا میکند. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 1376/06/26
شبیهترین شخص به رسول خدا
دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، هرچه بگوییم، کم گفتهایم و حقیقتاً نمیدانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّهی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصهی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بیپایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر میمانیم. اگر به کتابهایی که دربارهی فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها بهوسیلهی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را میبینید که از زبان پیغمبر صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در ستایش صدّیقهی طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل میکنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیهتر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.»بیانات در دیدار جمعی از مداحان 1373/09/03
اول دیگران بعد خودمان!
امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام میگوید: شبی - شب جمعهای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیهالصّلاةوالسّلام، میگوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیهی والاست. بیانات در دیدار جمعی از زنان 1371/09/25
دفاع عالمانه از ولایت
ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبهای که فاطمهی زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبهای است که به گفتهی علامهی مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالاً حرف میزند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبت کرده است. بیانات در دیدار جمعی از زنان 1371/09/25الگوی تعامل زن و شوهر
مگر هر کسی میتواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آنگونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب میکند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانهی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف میزنند؛ چگونه زندگی میکنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونهی تاریخ را اداره میکنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده میگیرند!بیانات در دیدار جمعی از مداحان 1377/07/19
زنی که شوهرش حتی یکبار از او نرنجید ...
جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.
امیرالمؤمنین دربارهی فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یکبار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یکبار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمهی زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آنگونه که اسلام میگوید. بیانات در دیدار جمعی از زنان 1371/09/25
ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) باشد
ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سختگیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانهی اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سختگیری نکنند؛ جوانان که سختگیرییی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمهی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بینظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همهی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بیمحتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و ادارهی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است. بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان 1368/10/26
مقام معنوی فاطمه زهرا(س)
«حسن بصری» که یکی از عباد و زهاد معروف دنیای اسلام است، دربارهی فاطمهی زهرا(س) میگوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تتورم قدماها» پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد.عبادت فاطمهی زهرا(س)، یک عبادت نمونه است.(71/9/25)
[فاطمه زهرا(س)] یک عابد و بپادارندهی نماز در شبهای تار و قیامکنندهی لله و خاضع و خاشع برای پروردگار است و در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیای کهن الهی، با خدا راز و نیاز و عبادت میکند.(68/9/22)
ما هم باید گذشت، ایثار و اطاعت و عبادت خدا کنیم. مگر نمیگوییم که «حتی تتورم قدماها»؟ اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم.(70/10/5)
اما مقام معنوی این بزرگوار، نسبت به مقام جهادی و انقلابی و اجتماعی او، باز به مراتب بالاتر است. فاطمهی زهرا(س) به صورت یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. کسی است که رسول اکرم به امیرالمومنین(ع) فرمود: «یا علی... انت قائد المومنین الی الجنة... و فاطمة قد اقبلت یوم القیامة... تقود مومنات امتی الی الجنة». یعنی در روز قیامت، امیرالمومنین(ع) مردان مومن را و فاطمه زهرا(س) زنان مومنه را به بهشت الهی راهنمایی میکنند. او، عدل و همپایه و همسنگ امیرالمومنین است. وقتی در محراب عبادت میایستاد، هزاران فرشته مقرب خدا به او خطاب و سلام میکردند و تهنیت میگفتند و همان سخنی را بیان میکردند که فرشتگان، قبلاً به مریم اطهر گفته بودند؛ عرض میکردند: «یا فاطمة ان الله اصطفک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین». این، مقام معنوی فاطمهی زهراست.
زنی، آن هم در سنین جوانی، از لحاظ مقام معنوی به جایی میرسد که بنابر آنچه که در بعضی از روایات است، فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارایه میدهند. محدثه است؛ یعنی کسی است که فرشتگان با او حدیث میکنند و حرف میزنند. این مقام معنوی و میدان وسیع و قلهی رفیع، در مقابل همهی زنهای آفرینش و عالم است. فاطمهی زهرا(س) در قلهی این بلندای عظیم ایستاده و به همهی زنان عالم خطاب میکند و آنها را به پیمودن این راه دعوت میکند.
آنهایی که در طول تاریخ ـ چه در جاهلیت قدیم و چه در جاهلیت قرن بیستم ـ سعی کردند زن را تحقیر و کوچک، دلبسته به همین زخارف و زینتهای ظاهری معرفی، پایبند مد و لباس و آرایش و طلا و زیورآلات و وسیله و دستمایهای برای خوشگذرانیهای زندگی وانمود کنند و عملاً در این راه قدم بردارند، منطق آنها منطقی است که مثل برف و یخف در مقابل گرمای خورشید مقام معنوی فاطمهی زهرا(س) ذوب میشود و از بین میرود.(68/10/26)
ارزش فاطمه زهرا(س)، به عبودیت و بندگی خدا
ارزش فاطمهی زهرا(س) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمهی زهرا(س) نبود، او صدیقهی کبری نبود. صدیق یعنی چه؟ صدیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدیق؛ (اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین). «صدیقین» پشت سر «نبیین» هستند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدیقهی کبری نمیشد. اساس؛ بندگی خداست. نه فقط فاطمهی زهرا(س)، بلکه پدر فاطمه هم ـ که مبدأ و سرچشمهی فضائل همهی معصومین اوست و امیرالمومنین و فاطمهی زهرا(س) قطرههایی هستند از دریای وجود پیغمبر ـ ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمدا عبده و رسوله)؛ اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت ـ این منصب والا ـ به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیع دست و مخلوق خود را میشناسد. مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمیکنیم: «امتحنک الله الذنی خلقک قبل ان یخلقک»؟ در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست.
ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار میگیریم؛ آیا به خاطر به دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیف خود و امر و نهی الهی دربارهی خود صرفنظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوسهای گناهآلود انسان را برآورده میکند، ما سر دوراهی قرار میگیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیار ماست، اما خدای متعال میداند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد در مقابل کوهی از ارزشهای مادی و برآورندهی هوسها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگیهایی در نظر میگیرد. (و مریم ابنَتَ عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا)؛ خدای متعال بیهوده به مریم اینقدر لطف نمیکند. این، کلام قرآن است. او با همهی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایستهی این شد که مادر عیسی شود.
حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخوردرای از عزت مادی در خانهی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایستهی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را میداند که این بنده چنین جوهری دارد و این چنین ارادهی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسئولیتهای بزرگ و سنگین دیگری ـ که هر کدام باز به نوبهی خود اجرهای بزرگی دارد ـ در نظر میگیرد. «امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة»؛ خدای متعال میداند که فاطمهی زهرا(س) در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.(84/5/5)
روزه در کلام فاطمه زهرا(س)
اجتناب از گناه، چیزی است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه میکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار میشود. در ماه رمضان، بهترین فرصت است که همه این را تمرین بکنند. روایت دیگری از فاطمهی زهرا(س) نقل شده است که فرمود: «ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یحصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه»؛ انسان از روزه چه بهرهای خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندراد؟(78/9/26)
تسلیم محض، در راه خدا
بعد از مقامات معنوی و مراتب روحانی فاطمهی زهرا(س) ـ که ماها قادر نیستیم آنها را درست بفهمیم ـ خصوصیت عملی آن بزرگوار این بود که در همهی شرایط، تسلیم محض حکم الهی و راه خدا بود. همین تسلیم محض بود که در طول تاریخ اسلام، از این بزرگوار یک مجاهد بینظیر و یک پرچم مطلومیت و حقانیت به وجود آورد. تا امروز هم این پرچم برافراشته است و روزبهروز مکانت آن موجود عالیقدر که در بحبوحهی جوانی، در عالیترین مراتب فداکاری قدم گذاشت افزوده شده و حقیقتا مصداق (انا اعطیناک الکوثر) بوده است؛ همچنان که در روایات هست.(69/9/28)
دعا در حق همسایه
امام حسن مجتبی(ع) میگوید: شبی ـ شب جمعهای ـ مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبدادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن(ع) میگوید ـ طبق روایت ـ شنیدم که دائم مومنین و مومنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک»؛ «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار»، «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیهی والاست.(71/9/25)
عبودیت فاطمه زهرا(س)، عامل قرب به محضر الهی
مضمون درستی نیست که بگوییم چون شیعه و محبّ هستیم، اگر گناه هم کردیم، خدای متعال ما را مجازات نمیکند؛ نه، اینطور نیست: «من اطاع الله فهو لنا ولی»؛ اما آنها باید خدا را اطاعت کند، چون خود این بزرگواران با اطاعت خدا به این مقام و رتبه رسیدند. امتحان اینها، قبل از وجود و آمدنشان به این دنیا صورت گرفته است. «امتحنک الله قبل ان یخلقک فوجدک لمن امتحنک صابرة». دستگاه خدا بیحساب و کتاب نیست. در روایتی پیغمبر اکرم به فاطمهی زهرا(س) با این مقام و رتبه فرمود: «یا فاطمه انّنی لن اغنی عنک من الله شیئا»؛ یعنی پیش خدا، نسبت به من و ارتباط با من به درد تو نمیخورد. مگر در میان فرزندان پیغمبر و ائمه کسانی نبودند که با خدا رابطهای نداشتند و نتوانستند از آن گوهر نورانی و ارزش معنوی برخوردار شوند؟ آنچه اولیای دین را بر قلهی شرافت بشر قرار داده، از خود شخص شخصیص نبیاکرم (ص) و امیرالمومنین(ع) و بقیهی این خاندان پاک گرفته ـ که اینها در عالم وجود نمونههای بیمانندند و شبیه اینها دیگر نیست ـ تا دیگران، اطاعت و عبودیت و بندگی آنها برای خداست. لذا وقتی شما میخواهید در تشهد نمازتان نام پیغمبر خدا را بیاورید و از او تجلیل کنید، میگویید «و اشهد ان محمدا عبده». اول عبودیت را ذکر میکنید، بعد میگویید «و رسوله». عبودیت بالاتر از رسالت است. اساس و جوهر کار، عبودیت است. من و شما هم باید از همین جاده برویم. البته این قلهها خیلی بالاست. اگر چشم ما بتواند این قلهها را ببیند، خیلی باید خدا را شکرگزار باشیم؛ چه برسد که به آن جاها برسیم؛ اما باید برویم؛ راه این است. این دامنهها را باید به قدر قدرت و توانمان طی کنیم؛ که اگر این طور شد، به قدر ظرفیتمان بهره خواهیم برد. (82/5/28)
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما