مطبوعات همدان
به کانا ل ارتباطی ما بپیوندید
تاریخ : 29. شهريور 1396 - 20:26   |   کد مطلب: 22485
رئیس جمهور گفت: اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران است. اعتدال نه انزواطلبی است و نه استیلاجویی؛ اعتدال نه بی تفاوتی است و نه پرخاشگری.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، به نقل از راه دانا؛ سخنرانی حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان در هفتاد و دومین مجمع عمومی سازمان ملل لحظاتی قبل آغاز شد.

متن سخنرانی روحانی به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

آقای رئیس،

آقای دبیرکل،

عالیجنابان،

خانم­ها و آقایان،

مایلم در آغاز سخنم انتخاب ریاست مجمع و همچنین دبیر کلّی جناب آقای گوتِرِش را، تبریک بگویم و برای ایشان در انجام مأموریت سنگینی که برعهده گرفته­اند، آرزوی موفقیت نمایم.

چهار ماه پیش در دوازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بیش از 41 میلیون ایرانی یعنی 73 درصد واجدان شرایط، با حضور خود در پای صندوق‌های رای، یک بار دیگر به برنامه اینجانب برای اعتدال، و احترام به «حقوق بشر و حقوق شهروندی» در سیاست داخلی، و اتخاذ خط مشی «تعامل سازنده» در سیاست خارجی و پیشرفت در، مسیر تحول اقتصادی اطمینان کردند.

این رای حاصل بلوغ سیاسی - اجتماعی در جامعه‌ای بود که تنها چهار دهه است حکومتی مردم‌سالار و آزاد را تجربه می کند.

این رای صرفاً انتخاب یک رئیس جمهور نبود، بلکه یک سرمایه‌گذاری بزرگ سیاسی، از سوی مردمی بود که، بزرگترین پشتوانه نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌روند.

حقوق بشر و حقوق شهروندی، در کنار اسلامخواهی و عدالت­جویی، از مهم­ترین خواسته­های مردم ایران در طول بیش از یکصد و پنجاه سال گذشته و به ویژه در انقلاب اسلامی سال 1357 بوده است.

دولت من در دوره قبل، همزمان با پیشبرد مذاکرات هسته‌­ای در عرصه خارجی، برای تدوین حقوق شهروندی در عرصه داخلی نیز تلاش نموده و «منشور حقوق شهروندی» را اعلام، و برای اجرا ابلاغ نمود.

تحقق این منشور در راستای خواسته های مردمی بود که 111 سال پیش، انقلاب مشروطیت و 39 سال پیش انقلاب اسلامی را، علیه رژیم های خودکامه و دیکتاتور، و به منظور دستیابی به حیثیت و کرامت والای انسانی و دستیابی به حقوق خود، رقم زدند.

خانم ها و آقایان،

در این بزرگ ترین تریبون بین‌­المللی، با صدای بلند اعلام می­کنم، که اعتدال منش و روش ملت بزرگ ایران است. اعتدال نه انزواطلبی است و نه استیلاجویی؛ اعتدال نه بی تفاوتی است و نه پرخاشگری.

مشی اعتدال، مشی صلح است؛ اما صلحی عادلانه و جامع؛ نه صلح برای ملتی، و جنگ و درگیری برای ملتی دیگر.
اعتدال، آزادی و مردم‌سالاری است؛ اما به صورتی شامل و فراگیر؛ نه حمایت ظاهری از آزادی در یک جا، و پشتیبانی از دیکتاتوری در جای دیگر. اعتدال، هم‌افزایی اندیشه ها است و نه رقص شمشیرها.

و بالاخره مشی اعتدال، زیبایی آفرین است. سلاح های مرگبار صادراتی زیبا نیست؛ صلح زیبا است، تحریم­های ظالمانه زیبا نیست، عدالت زیبا است.

رویکرد ما صلح‌خواهی و حمایت از حقوق ملت‌هاست. ما ظلم را نمی‌پسندیم و از مظلوم دفاع می‌کنیم. ما تهدید نمی‌کنیم و تهدید را از جانب هیچ کس نمی‌پذیریم.

زبان ما زبان کرامت است و زبان تهدید را برنمی‌تابیم. ما اهل مذاکره‌ایم، اما از موضع برابر و احترام متقابل و با رویکرد برد-برد.

در دنیای امروز صلح، امنیت، ثبات و پیشرفت کشورها در هم تنیده شده‌اند.

نمی‌شود مردم فلسطین توسط رژیمی شرور و نژادپرست از کمترین حقوق انسانی محروم باشند و غاصبان این سرزمین در امنیت.

نمی‌شود یمن، سوریه، عراق، بحرین، افغانستان، میانمار و در بسیاری مناطق دیگر در فقر و جنگ و درگیری زندگی کنند و عده‌ای گمان کنند که می‌توانند امنیت و رفاه و توسعه بلندمدت در کشورهای خود داشته ‌باشند.

آقای رئیس!

ایران از گذشته، پرچم دار تسامح در حق ادیان و اقوام مختلف بوده است.

ما همان ملتی هستیم که یهودیان را از رنج اسارت بابلی نجات دادیم؛ ارمنیان مسیحی را با آغوش باز در میان خویش پذیرفتیم و در میان خود یک «قارۀ فرهنگی» و تنوعی کم نظیر از اقوام و ادیان را جای داده‌­ایم.

این همان ایران است که همواره از مظلومان دفاع کرده است. ‌قرنها پیش مدافع حقوق یهودیان و اکنون مدافع حقوق فلسطینیان است. ایران همان ایران حق‌جو و آرامش طلب است.

ما امروز در صف مقدم مبارزه با تروریزم و تندروی مذهبی در خاورمیانه قرار داریم. نه از موضع فرقه‌ای و قومی، که از موضعی انسانی، اخلاقی و استراتژیک.

ایران نه ­می­‌خواهد امپراتوری تاریخی‌اش را احیا کند و نه می­‌خواهد، مذهب رسمی‌­اش را حاکم کند و نه می­‌خواهد انقلابش را با زور سرنیزه صادر کند.

ما به استواری فرهنگ­مان، حقیقت مذهب­مان و اصالت انقلابمان آن قدر باور داریم که، هرگز نمی‌خواهیم آنها را چونان اهداف استعماری جدید بر کولۀ سربازان صادر کنیم.

ما برای ترویج فرهنگ و تمدن و مذهب و انقلابمان، در قلبها وارد می­شویم و با عقلها سخن می­گوئیم. شعر می‌خوانیم و با حکمت سخن می­گوئیم. سفیران ما، شاعران و عارفان و حکیمان­مان هستند.

ما با مولوی تا این سوی اقیانوس اطلس را در نوردیده‌­ایم. ما با سعدی در دل آسیا نفوذ کرده‌­ایم­. ما با حافظ جهان را فتح کرده ایم پس چه نیازی دیگر، به فتح جدید داریم؟

ادامه دارد...

دیدگاه شما

آخرین اخبار