به گزارش صدای دانشجو،
ابوالفضل چمندی دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در یادداشتی عنوان کرد: مذاکرات یا جمع بندی وین را نبایستی به عنوان یک تک داده اطلاعاتی بررسی کرد بلکه پارامترهای تاثیرپذیر بر این رخداد و تاثیرگذاری آن درسایر مناصبات منطقهای و جهان را بایستی ارزیابی کرد.
مجموع تحرکات و اقدامات امریکاییها در منطقه نشان میدهد که آنها به این نتیجه رسیدهاند که قدرت نظم دهندگی به منطقه خاورمیانه را از دست دادهاند و از این رو با سناریویها مختلف از جمله ایجاد گروههای تکفیری تروریستی بدنبال ایجاد یک بی نظمی برای تحلیل نیروهای «لوکال (محلی)» هستند.
مذاکرات اخیر ایران و 1+5 را بایستی بعنوان یک حرکت مهم در بازی شطرنج تحلیل کرد که نه امریکا توانسته ایران را کیش و مات کند و نه ایران توانسته است امریکا را بازنده این رقابت کند.از این رو اولا بکار بردن لفظ برنده یا بازنده صحیح نیست و دوما این توافق یا جمع بندی مذاکرات، پایان بازی نیست.
فرمایش رهبر معظم انقلاب در ضیافت افطاری با دانشجویان مبنی بر اینکه خود را آماده ادامه مبارزه با استکبار کنید نشان از همین نظریه دارد که نبایستی در اوج بازی و زمانی که هنوز هیچ چیز مشخص نیست خود را بازنده یا برنده قلمداد کرد و میدان نبرد را ترک نمود چرا که این اقدام قطعا یک تغافل و در ادامه شکست سنگین را برای هر بازیگری که دست به چنین خطای راهبردی بزند به دنبال خواهد داشت.
امریکاییها با این توافق میخواهند صنعت هستهای ایران را در حد یک «ماکت علمی» تقلیل دهند و ما بدنبال آن هستیم علاوه بر اینکه حقوق هستهای خود را استیفا کنیم ساختار تحریمهای ظالمانه را نیز بشکنیم.
در این رابطه جمع بندی آنچه که در وین اتفاق افتاده است یک گام رو به جلو در فاز سیاسی محسوب میشود و تا عینیت یافتن آن فاصله بسیار زیادی برای دوطرف دعوا وجود دارد.
پس از وین میتوان تا حدی ادعا کرد که ساختار تحریمها متزلزل شده است اما از طرفی ساختارهای جدیدی در نظام بین الملل برای وضع مجدد یا تشدید این تحریمها ایجاد شده است که تهدید و فرصت قلمداد میشود.
قطعا وین نه تنها پایان راه نیست بلکه آغاز یک نبرد جدی و راهبردی برای رسیدن به خواستههای امریکا یا ایران تلقی میشود.
ما در یک اقدام سیاسی توانستیم امتیازاتی را بگیریم و امتیازاتی را به طرف مقابل بدهیم نویسنده به تعادل این بده بستان اشارهای ندارد بلکه میخواهد مخاطب، به رویداد مذاکرات و رخدادهای پیرامونی اش نگاه کلان داشته باشد از همین روست که جمله معروف «مذاکرات تصویب بشود چه نشود» معنا مییابد.
در کوتاه مدت یک بده بستان صورت گرفته اما در بلند مدت بایستی منتظر رخدادهایی بود که این بازی را به نفع یک طرف دعوا تغییر خواهد داد.
ما نبایستی از عادی شدن روابطمان با کشورهای غربی یا همان نظام سلطه هراسی داشته باشیم (به دلایل واضح نگارنده امریکا را از این موضوع مستثنی میداند).
مسلما آنها بدنبال منافع خودشان و قبضه کردن بازار ایران یعنی نفوذ اقتصادی و سپس سیطره سیاسی( مدلی که در شوروی پیداده شد) برای ضربه زدن به منافع ملی ایران هستند اما این ماجرا یک روی دیگر دارد و آن منافع ملت و نظام اسلامی در این تعاملات است.
هنر مردم و مسئولان دلسوز کشور اینست که از این ظرفیت نهایت استفاده را ببرند و مراقبتهای لازم برای خنثی کردن توطئههای دشمن را داشته باشند.
این اقدام حسن نیت ما را به دنیا و خباثت نظام سلطه را بیش از پیش عیان خواهد کرد و مشت محکمی بر دهان یاوه گویانی است که میخواهند با واقعیت سازی دروغین اینطور القا کنند که جمهوری اسلامی ایران با نظام بین الملل!!! در ستیز است اما واقعیت اینست که نظام اسلامی با نظام سلطه در ستیز است و این طبق آیات و روایات قرآن کریم برای ما یک تکلیف و امری اجتناب ناپذیر است.
امریکاییها بسیار امیدوارند با این توافق، جمهوری اسلامی را دچار یک خلع استراتژیک کنند و یک چرایی بزرگ در اذهان عمومی ایران برای ادامه مبارزه با استکبار ایجاد کنند تا از این طریق بتوانند جمهوری اسلامی و محور مقاومت را از پشتوانه مردم خالی کند.
در این مسیر قطعا شیپورهای داخل نیز به استمداد ارباب غربیشان خواهند شتافت تا این چرایی را در افکار عمومی به انحای مختلف و کاملا غلط بزرگ کنند.
بسیاری از اخبار ضد و نقیضی که در حین مذاکرات و پس از مذاکرات وین از رسانههای صهیونیستی غربی دنیا منتشر میشد هدفی جز گمراهی و تشویش اذهان عمومی برای بیخبر ماندن و ایجاد تغافل در افکار عمومی و «ایجاد بی اعتمادی» نداشت به عبارت دیگر آنها سعی داشتند تمامی منابع خبری را از حیث اعتماد مردمی و صحت خبر ساقط کنند.
نخبگان دلبسته به اسلام و ایران بایستی در آگاهای بخشی موضوعات و سناریوهایی که اکنون روی میز دولتهای مستکبر است و حقایق موجود با مردم صادقانه سخن بگویند و منافع ملی را بر منافع سیاسی و حزبی ترجیح دهند.
منافع حزبی و جناحی نبایستی سبب شود که تحلیلهای نادرست به مردم داده شود و ملت از رویدادهای اصلی صحنه نبرد بی خبر باشند.
از طرفی این توافق همانطور که آقای اوباما عنوان کرد در پی اینست که اجماع جهانی و منطقه ای را علیه ایران تا 10 سال آینده پیش خرید کند.(سندی بر ستیزه جویی نظام سلطه علیه نظام اسلامی ایران)
تحرکات دیپلماتیک دکتر ظریف در منطقه نشان از فهم این ماجرا و شروع عملیات برای خنثی سازی این طراحی پلید دارد که نگارنده امیدوار است که این دیپلماسی فعالانه و حول محور مقاومت تشدید شود.
ما نباید بگذاریم که منطقه به سمت حوادث غیر منطقی که منافع ایران را به خطر میاندازد حرکت کند و نظمهایی که حاصل سالها تلاش محور مقاومت است و اکنون در منطقه شکل گرفته جای خود را به بی نظمی نوین امریکایی دهد.
بایستی باور کرد که پس از مذاکرات زمین بازی تغییر یافته و در ماههای اتی این تغییر بتدریج بروز خواهد کرد و عرصهای دیگر نیازمند مجاهدان بصیر و شجاع است.
دیدگاه شما