نگاهی ساده به تحریمهای جدید آمریکا
مذاکرات 12 ساله که منجر به برجام شد، فقط برای یک امر مهم بوده است و آن «لغو تحریمها» بود. نتیجه این مذاکرات توافق برجام بود که بر اساس آن دو طرف تعهداتی را پذیرفتند.
-بر اساس توافق برجام، حدود ده تن اورانیوم غنیشده از کشور خارج شد! چیزی که آمریکا از آن بهعنوان «ده بمب بالقوه» نام میبرد و همواره سعی میکرد حساسیت ایرانیان را تا آنجا بالا نبرد که با یک تصمیم سیاسی، از سوی رهبری ایران، این کشور مسلح شود و دیگر هرگز امکان حمله به ایران وجود نداشته باشد.
-قلب راکتور اراک با بتن پر شد. این مرکز اتمی با اتمام و آغاز بکار فقط یک سال فاصله داشت.
-محدودیتهای بیسابقه و فراتر از قوانین موجود بینالمللی بر کشور تحمیل شد.
و ما، یکطرفه، همه تعهدات را انجام دادیم.
روند جدید تحریمها بانامهای دیگر، از فردای اجرایی شدن برجام آغاز شد.
اکنون تحریمهای جدید آمریکا که از آن بانام سیاهچاله یاد میشود در حال تصویب است. تحریمهای جدید شرکتها و افرادی است که به قول آمریکاییها با برنامههای دفاعی ایران ارتباط دارند شامل میشود. و ازاینجهت سیاهچاله است که هر سازمان فرد یا شرکتی که با نیروهای مسلح همکاری کند بهصورت خودکار تحریم میشود
آمریکاییها اکنون دیگر بدون بیم و نگرانی از واکنش احتمالی ایران؛ دست به تحریم میزنند؛ زیرا تنها اهرم قدرت و بازدارنده را از ایران گرفتهاند.
آنها اکنون واکنش لفظی مقامات ایرانی را بلوف سیاسی بیش نمیدانند، زیرا با برجام دست ایران را بسته است.
و متأسفانه مقامات کشور ما همچنان مشغول توجیه تحریمهای جدید هستند و اصرار دارند که این تحریمها چیز جدیدی نیست!
از سویی دیگر در لفظ؛ تهدید میکنند که با این تحریمها مقابله خواهند کرد. همین ثابت میکند که (چیز جدیدی هست!)
امیدواریم این بار تهدیدهای ما بلوف سیاسی نباشد.
هنگامیکه بدعهدیهای آمریکا یادآوری میشود برخی میگویند مگر جز برجام چارهای بود؟!
آنها به این نکته توجه ندارند که منظور از برجام چندین صفحه مطلب بیخاصیت و غیر اجرایی وبی اثر بر مشکلات کشور نبود .
قرار بود برجام حداقل باعث لغو تحریمها شود و اکنونکه نشده است چه فرقی دارد با برجام یا بی برجام؟
در ثانی کسی مخالف مذاکره و توافق عزتمند نبوده است که اگر نظام مخالف تعامل بود که 12 سال مذاکره نمیکرد.
همه سخن و اعتراض این است که اولاً برجام برای ایران و طرف غربی برابر نبود و دیگر اینکه همان توافق نابرابر برای ایران اجرایی نشد.
آیا چاره دیگر داشتیم؟ بله چاره این بود که بر لغو همه تحریمها و بازگشتناپذیری آنها بانام دیگر، اصرار میکردیم و داشتههایمان را یکجا از دست نمیدادیم بلکه در برابر یک گام غربیها ما نیز یک گام برمیداشتیم؛
در صورت پافشاری ما غربیها به اعتراف خودشان چارهای جز پذیرش نداشتند.
اما افسوس که از سویی عجله کردیم و از سویی اعتماد به امضای جان کری!
اکنون چاره چیست؟
استفاده از ضعفهای برجام به نفع خود، همانگونه که آمریکا میکند.
و اقدام عملی در برابر تحریمها با بازگشت به غنیسازی 20 درصد و تفهیم این نکته به غرب که در صورت آغاز مجدد مذاکرات خواستههای ما در سطح برجام متوقف نخواهد شد.
دکتر حسن رحیمی روشن استاد علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما