به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای دانشجو، شبنم زمانی در گفت و گو با خبرنگار صدای دانشجو گفت: من در خانواده ای رشد پیدا کردم که مادر محجبه و چادری و برادر طلبه است ، اما در خاندان و طایفه ی ما حجاب معنای چندانی ندارد و به بهانه ی چشم پاکی و خواهر و برادری چندان رعایت نمی شود. من هم با آرایش و پوششی نا مناسب که امری عادی به حساب می آمد به دنبال جلب توجه بودم که البته با توجه به دوره ی نوجوانی این جلب توجه امری عادی بود، اما من متاسفانه راه مناسبی را در پیش نگرفته بودم. البته حجاب نامناسبم به این معنا نبود که به معنویات بی اعتنا باشم،نماز و روزه را که نشانگر مسلمانی هر بنده ای است را بجا می آوردم.
وی ادامه داد: اولین باری که تصمیم گرفتم چادر بپوشم هنگام ورود به دانشگاه بود که آن هم با هدفی خاص دنبال نشده بود و بیشتر جنبه ی سرگرمی داشت و چادری به معنای واقعی نبودم. اما تلنگری که مرا به خود آورد خواستگاری غیر منتظره ی پسر عموی طلبه ام از من و ازدواج ما بود؛ شخصیت متین همسرم، نجابتش و مهربانی خالصانه اش مرا شرمنده میکرد، چرا که او را خیلی پاک تر از خود میدانستم و همین امر سبب شد تا به دنبال راه هایی برای تقویت معنویت خود باشم و شروع کردم به مطالعه ی زندگینامه ی حضرت فاطمه ی زهرا(س) و فهمیدم که چقدر در غفلت فرو رفته بودم و این شرمندگی ام را بیشتر میکرد.
زمانی گفت: مکان حوزه را برای تقویت معنویت مناسب تر میدیدم دانشگاه را با همه ی تعلقاتش رها کردم و در حوزه شرکت نمودم و با توسل بر خدا و امام زمان در مصاحبه و آزمون ورودی حوزه قبول شدم. حجاب زیبای اساتید،اخلاق و معنویاتشان،برخوردهای صمیمی و گرمشان همه در محکم شدن حجابم و مطمئن شدن انتخاب راه درست تٵثیر داشتند.
وی گفت: پوشش گذشته ام توجه دیگران را به دنبال داشت و در این شکی نبوده و نیست؛ اما امنیتی را که چادر به من بخشیده با توجه هیچ بنده ای قابل قیاس نیست، چرا که با این پوشش خدا تمام توجه اش را به من میدهد و مصونیت روح و جسمم را ضمانت میکند.
شبنم زمانی گفت:خدا آنچنان به من لطف داشته که چیز چندانی از گذشته ام به یادم نمانده و من غرق در زندگی امروز و با رضایت از انتخاب خود زندگی ام را ادامه میدهم. من چادر را انتخاب کردم چرا که برای جلب رضایت کامل خدا باید کاملترین ها را انتخاب کرد. با حجاب کامل است که میتوان به حیای کامل رسید و من با باور اینکه عالم محضر خداست، تصمیم گرفتم آنطوری که رضایت خدا را به دنبال دارد در محضرش حاضر شوم. من کان لله کان الله له . راهنمای من لطف خدا و ائمه و صبوری همسرم بوده ، امیدوارم تمام کسانی که مثل گذشته ی من هنوز ارزش واقعی خودشان را درک نکرده اند،پی به گوهر وجودیشان ببرند و از آن محافظت کنند.
انتهای پیام/چ
دیدگاه شما