اسکای نیوز به تازگی و در پایان سال ۲۰۱۴ میلادی خبری منتشر کرده بود از اداره ی ثبت احوال انگلستان ( یا مثلاً هم چه چیزی) که نشان می داد که نام «محمد» پرتکرارترین نام پسران تازه متولد شده ی سال گذشته ی آن جاست. جالب بود: این که در قلب مملکتی که چند قرن گذشته این همه هزینه ها کرد؛ لشگرها کشید تا جهان سومی ها و دیگر ممالک زمین را شیفته ی جیمز و جون و جک کند؛ حالا “محمد” پرطرفدارترین نام مردمش شده است! داشته باشید که این خبر مربوط به همه ی انگلستان می شد؛ اعم از انگلیس، اسکاتلند و ولز. خیال نمی کنم گفتنِ اینکه “آسمانِ دیگر ممالک اروپایی هم همین رنگیست” چندان فضایی باشد؛ از فرانسه بگیر که نزدیک به ده میلیون نفر مسلمان دارد تا دیگرِ نقاط؛ قرار هم همین بود! قرار بود تا « بیداری اسلامی » تا قلب اروپا پیشروی کند؛ که کرد، و می کند! حالا بهل مدام خاکپاشی کنند! نمی فهمند، نه این که نمی خواهند؛ ” نمی توانند” بفهمند! و اگر نه دست آن جانوران را این چنین باز نمی گذاشتند تا به سیمای رسول مهربانی ها جسارت کنند؛ و خوب کردند و اصلاً دستشان درد نکند! این طوری بود که قرآن در قفسه ی کتابفروشی ها نایاب شد! از این که این طور بی جیره و مواجب برای شرع مقدس اسلام تبلیغات کردید از شما سپاسگذاریم حضرات موسیو :دی!
این همه اما نه از سر مجاهدت ها و یا مثلاً تلاش شبانه روزی ما برای تبلیغ اسلام بوده؛ ما که حالا سالهاست بی خبریم و بی خیال! و آقای وزیر نسبتاً محترم خارجهمان هم که درست وسط این جسارتها و روز بعد از این که نخست وزیر فرانسه در حاشیه جلسه ی دولتشان کاریکاتور اروتیک و مستهجن رسول الله را ( معاذالله …) روی دست گرفته بود و با خبرنگاران و عکاسان “بای بای” می کرد؛ هوای فرانسه می کند و می نشیند و سر یک میز با آن بابا نسکافه میل می کند! عمق فاجعه را ببین! چقدر دولت محترم از واقعیات دنیا پَرت است! و البته به این حضرات خرده ای نیست! دوستان از همان ابتدا هم آمده بودند تا با امریکا پیاده روی کنند و با “کدخدا” ببندند، که اگر این طوری نمی شد جای گله بود، و الا اینها که تاکنون بخوبی به وعده هاشان عمل کردند!
چرا مردم نمی دانند؟! چه شد که بعضی ها خیال کردند کلید حل مشکلات معیشتیشان پیاده روی با کدخداست؟! و چرا بعضی ها روی همین تصورات و همین تحلیل به گروهی رأی دادند که از همان آغاز سودای بستن با کدخدا را داشت!؟ مگر نه این که اگر خواست و اراده ی مردم نبود این دولت فخیمه و با این ترکیب الان بر مصدر امور نبود؟ و مگر نه این که ما باید این راه را با مردم و باهم می رفتیم!؟ دیگران را بگذار! ما برای تبلیغ اسلام در مملکت خودمان و برای مردم خودمان چه کردیم!؟ قلب آدم درد می گیرد از این که خیال می کند کم کاری های ما باعث شده تا روند فتوحات اسلام و محور مقاومت کُند شود، از این که حالا و بعد از گذشت چند دهه از انقلاب ظفرمندمان دوباره مجبوریم استکبارستیزی که از اولیات انقلاب بود را دوباره با هم و با مردم مرور کنیم، این عقبگردها تاوان روزهایی ست که خواب بودیم. مردم را باید دید؛ و به مشکلاتشان رسید. حق دارند؛ این حرف ها که آب و نان نمی شود. و نان گران شد؛ آن هم تا چهارصد درصد! و سفره ی خیلی ها آب رفت … ما برای حل مشکلات معیشتی مردم چه کرده ایم!؟ تجربه روشن است: امید بستن به دولتی ها محکوم به شکست است، آستین ها را باید بالا زد و به دردهای مردم رسید، فکر می کنم باید برایشان تبیین کرد که نتیجه ی نزدیک به دوسال قدم زدن با کدخدا چه شد؟ همان طور که آقای رییس جمهور هم به تازگی فرمودند: «نتیجه ی قدم زدن برای ما مهم است!» البته؛ دست مریزاد! دوسال قدم زنی با کدخدا حتی نان مردم را هم بُرید. این حرفها را باید گفت، باید امید مردم را از کدخدا نومید کرد … ما این راه را با هم و با مردم خودمان، و با تمام ملل مستضعف جهان خواهیم رفت، دیر و زود دارد؛ ولی سوخت و سوز ندارد! این عقب گرد ها تاوان کم کاری های ماست!
دیدگاه شما